با شوهرم رفتیم فروشگاه زنحیره ای خرید کنیم طبقه زیر زمینش پارکینگ طبقاتی بود خریدهامون کردیم و رفتیم پارکینگ همونجا یه گوشه وایستادم تا اقامون خرید ها رو صندوق عقب ماشین بزاره. 🚗یهو چشمم خورد به گربه داره میاد سمت من 🐈جیغ زدم و پا گذاشتم به فرار🏃‍♀من بدو گربه بدو 🐈🏃‍♀ آقامونم خریدارو گذاشت زمینو افتاد دنبال گربه،تا منو نجات بده،سه تایی منو گربه و شوهرم دور پارکینگ میدویدیم🏃‍♂خدا میدونه اصلا فکرم کار نمیکرد فقط میدویدم🏃‍♀دیگه آخرش از نفس افتادم چسبیدم به دیوار گربه هم گورشو گم کرد🤨شوهر بدبختم با اون زانو دردش و صورت قرمز و نفس نفس زنان بهم رسید گفت:اخه زن حسابی گربه با تو چیکار داره. مگه میخاد بخورتت🥵 آبروی ما بردی،مردم دارن بهمون میخندن 😂خجالت بکش😐 😆 ♡••࿐ @BanovaneMontazer 🏠 خانه ی بهشتی بانوان منتظر ࿐