سیدیاسر جبرائیلی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: 💎⚡️استانداردهای FATF برای افزایش دقت تسلیحات مالی آمریکا است-1 لوایح چهارگانه دولت برای تامین نظر FATF هم‌اکنون در گیر و دار تصویب مجلس و گرفتن تاییدیه شورای نگهبان است؛ لوایحی که سیدعباس عراقچی می‌گوید بدون تصویب آنها اروپا برای آینده برجام آنها را مطالبه کرده است. در این بین برخی کارشناسان معتقدند FATF از جمله مواردی است که اگرچه عینا در برجام نیامده، اما طوری توافق هسته‌ای نوشته شده که تعهد به آن لازم باشد. از سوی این گروه معتقدند اجرای مقررات FATF هم مطلوب آمریکاست و هم تحریم‌های آتی این کشور را با دقت بیشتر عملیاتی می‌کند. «فرهیختگان» در گفت‌وگو با سیدیاسر جبرائیلی، پژوهشگر اقتصاد سیاسی این نکات را مورد بررسی قرار داده است؛ گفت‌وگویی که در ادامه از نظر می‌گذرد. ❓شما از ایام ابتدایی مذاکرات هسته‌ای در دولت یازدهم تاکنون پیوسته در مورد پیوست‌های برجام و الزامات ذیل آن به‌عنوان مطالبات نامتعارف، زیاده ‌خواهانه و بعضا محرمانه نام بردید که امروز برخی از آن الزامات مشخص شده است. شما و برخی دیگر از کارشناسان از FATF به‌عنوان یکی از همین موارد نام برده‌اید. اصولا کارکرد این ماجرا یعنی همین مساله FATF چیست و چگونه کشور را تحت فشار قرار می‌دهد؟⁉️ یکی از اصلی‌ترین ابزارهای استکبار برای اعمال سلطه در عصر حاضر، استانداردسازی و قاعده‌سازی در سطح بین‌المللی و اجبار کشورها برای رعایت کردن این قواعد و نظامات است. کارکرد این قواعد به‌گونه‌ای است که با سلطه رابطه متقابل دارند؛ یعنی از یک سو توسط قدرت‌های سلطه‌جو تدوین می‌شوند، از سوی دیگر اجرا شدن این نظامات، عامل تقویت قدرت سلطه‌گر است. هرچه پایبندی کشورها به این قواعد و استانداردها بیشتر باشد، نظام سلطه قدرتمندتر و توان زورگویی‌اش بیشتر خواهد شد. یکی از اساسی‌ترین نظامات بین‌المللی که چنین رابطه متقابلی با قدرت‌های سلطه‌گر دارد، نظامات متعارف اقتصادی بالاخص نظامات مالی است. نظام سلطه در دهه‌های گذشته موفق شده با ایجاد، توسعه و متعارف ساختن یکسری نظامات مالی در جهان، بر جریان تعاملات اقتصادی میان کشورها اشراف پیدا کند و با تکیه بر این اشراف، ابزارهای دیگر خود مانند تحریم و تهدید را برای ضربه زدن به اقتصاد کشورهای مخالف سلطه به کار گیرد. از کنفرانس سال 1944 برتون وودز، این روند آغاز شد و پیوسته و بنا به اقتضائات زمان، تغییراتی در نظامات مالی بین‌المللی ایجاد کردند. تاسیس نهادهایی مانند بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، مسلط ساختن دلار به‌عنوان یک ارز بین‌المللی، ایجاد سامانه‌هایی مانند سوییفت، تشکیل نهادهایی مانند اف ای تی اف و اجبار کشورها به رعایت استاندارد های آن را باید در چارچوب همین سیاست دید. ❓آیا این اقدام موثرتر از دیگر مسیرهای تضعیف یک کشور مانند حمله نظامی است؟⁉️ امروز آمریکا از این اشراف و سلطه‌ای که بر شبکه مالی بین‌المللی دارد، به‌عنوان یک قدرت جایگزین قدرت نظامی یاد می‌کند و نام آن را قدرت اعمال فشار می‌گذارد که مزایای قدرت سخت و نرم را دارد و معایب و هزینه‌ها و محدودیت‌ های آنها را ندارد. شرط اساسی موفقیت دشمن در بهره‌برداری از این امکانات و ابزارهایش در حوزه مالی بین‌المللی، حضور هرچه بیشتر ما در این شبکه مالی و محدود ساختن مبادلات و تعاملات ‌مان به این شبکه و نظامات مرتبط با آن است. دو سال قبل، در گزارش یکی از مراکز وابسته به دستگاه نظامی آمریکا (گزارش موسسه رند برای دفتر بازبینی دفاع چهارگانه پنتاگون) در این‌باره تصریح شد که آمریکا دیگر امکان استفاده از قدرت نظامی خود علیه سه کشور ایران، چین و روسیه را ندارد، اما می‌تواند از سلطه خود بر شبکه مالی بین‌المللی علیه این کشورها بهره‌برداری کند و به آنها فشار بیاورد که رفتارشان را طبق میل آمریکا تغییر دهند. هر چه این سه کشور در این نظامات مالی بیشتر ادغام شوند، ضریب آسیب ‌پذیری آنها در برابر حملات آمریکا افزایش خواهد یافت، لذا می‌بینیم که ما را برای ادغام در این نظامات هم تشویق می‌کنند و هم تهدید، هم حمایت می‌کنند و هم اجبار. هدف چیست؟ هدف همان افزایش ضریب آسیب‌پذیری ما و دقیق‌تر شدن حملات و ضرباتی است که می ‌خواهند به اقتصاد ما وارد کنند.