هدایت شده از آوای دره شهر
💫🔅💫🔅💫🔅💫 💠ملانصرالدین و مرد تشنه ☘روزی ملانصرالدین در حال راه رفتن در بیابان بود که دید مردی در حال تشنگی است. ملانصرالدین به مرد گفت: بیا من به تو آب می‌دهم. ☘ملانصرالدین از کوزه‌ای که همراه داشت، آب برداشت و به مرد داد. مرد آب را خورد و گفت: آفرین، این آب خیلی خوشمزه است. ☘ملانصرالدین گفت: این آب از چشمه‌ای در این نزدیکی است. ☘مرد گفت: پس لطفاً مرا به آن چشمه ببر. ☘ملانصرالدین مرد را به چشمه برد. مرد آب چشمه را چشید و گفت: این آب خیلی بدمزه است. ☘ملانصرالدین گفت: این آب همان آبی است که به تو دادم. ☘مرد گفت: اما آن آب خیلی خوشمزه بود. ☘ملانصرالدین گفت: چون آن آب را تشنه خورده بودی. ✅ خبرگزاری بسیج دره شهر https://eitaa.com/basijnewsir_dareshahr