💥به یادعلی اکبرهای خمینی💥 🌹 شهید علی اکبر رفیعی طاقانکی غروب پيش از عمليات بود که ديدم شهيد رفيعي با لباس روحانيت در گوشه‌اي ايستاده و دارد نماز مي‌خواند، رزمندگان سجده نمي‌کردند؛ چون وضعيت اضطراري بود. اما من ديدم علي‌اکبر در گوشه‌اي ايستاده و چند تا از بسيجي‌ها هم به او اقتدا کرده بودند و او با طمأنينه خاصي مشغول خواندن نمازش بود؛ گويا هيچ اتفاقي در اطرافش نيفتاده بود، در حاليکه عمليات لو رفته بود و همه در حال اضطراب و واهمه بودند، بر قلب او آرامش عجيبي حکمفرما بود. «به نقل از همرزم شهيد» «شهادت فجيع» در عملياتي که علي‌اکبر در آن به شهادت رسيد، ماجرا چنين بود که عمليات لو رفته بود و دستور عقب‌نشيني داده شد. نيروها برمي‌گشتند؛ اما علي‌اکبر در کمين عراقيها گير کرده بود و به گفته يکي از بچه های اطلاعات سپاه که پس از عمليات کارش شناسايي جنازه‌ها بود- علي‌اکبر با وضع فجيعي به شهادت رسيده بود، عمامه‌اش را به گردنش بسته و از صخره آويزانش کرده بودند😢، چشمهايش را از حدقه درآورده بودند😰 و تمام بدنش را با رگبار سوراخ کرده بودند😭. 📝«به نقل از دوست شهيد.»