نوجوانی که پرچم دشمن را پایین کشید 🔹شهید بهنام محمدی چندین مرتبه توسط دشمن به اسیری گرفته شد؛ ولی هر بار با روشی متفاوت از دست دشمن فرار می‌کرد. برای این که عراقی‌ها را فریب بدهد گریه می‌کرد و می‌گفت:" من به دنبال مادرم می‌گردم او را گمش کردم" در واقع او با استفاده از توان و جسارتش موفق شد از موقعیت دشمن، اطلاعات ارزشمندی را کسب و در اختیار فرماندهان جنگ قرار دهد. 🔹بهنام محمدی یک بار برای شناسایی رفته بود که عراقی‌ها او را گرفتند و چند سیلی محکم به او زدند. روی صورت بهنام محمدی، جای دست سنگین مامور عراقی مانده بود. وقتی که برگشت دستش روی سرخی صورتش بود و حرف نمی‌زد فقط به بچه‌ها اشاره نمود که عراقی‌ها کجایند و بچه‌ها راه می‌افتادند. 🔹محمدی در یک روز، بالای یکی از ساختمان‌های بلند خرمشهر، پرچم عراق را دید و خودش را بطور نامحسوس به ساختمان رساند و پرچم ایران را به دور از چشم بعثی‌ها جایگزین پرچم عراق کرد؛ دیدن پرچم ایران بر فراز آن قسمت اشغال شده خرمشهر در بچه‌ها روحیه مضاعفی را بوجود آورده بود و جالب‌تر این بود که عراقی‌ها تا ۱۸ آبان، این مسأله را نفهمیده بودند https://eitaa.com/Basir_MN