☀️تحول بنیادین طیب!؟ در روز ١٣ خرداد که مصادف با روز عاشورا بود، دسته طیب به عادت هر ساله به راه افتاد. در حالی که این بار عکس آیت الله خمینی بر روی پرچم ها و علامت دیده می شد. به شهادت غلامعلی حداد عادل، در دسته طیب، به تمام تیغه ها، پرچم ها و علامت ها، تصاویر امام نصب شده بود.[41] شیخ حسن عبداللهی نیز ضمن تأیید این موضوع اشاره می کند که طیب از وی نیز خواسته بود چنانچه می تواند، پوسترهایی از امام را برایش تهیه کند.[42] همچنین، به گزارش ساواک، در دسته طیب، علاوه بر حمل تصاویر آیت الله خمینی، شعارهایی نیز به نفع ایشان داده می شد.[43] ☀️حاج رضا حداد عادل نیز در مورد این موضوع می گوید: «در همان شب من تقریبا در سه چهار قدمی طیب ایستاده بودم که اتومبیل دربار کنار خیابان توقف کرد و رسول پرویزی، معاون علم پیاده شد و سریعا خود را به طیب رسانید و پس از سلام کردن گفت: «طیب خان، این کاری که کرده ای کار درستی نیست. آن عکس ها را بردار.» وی چندین مرتبه این خواسته خود را تکرار کرد و چون با مخالفت طیب روبرو شد، گفت: «طیب خان به تو می گویم بد می شودها!» طیب نیز گفت : «می خواهم بد بشود.» خلاصه آن شب، حادثه ای پیش نیامد اما اولین سنگ بنای جرأت در بین مردم گذاشته شد.»[44] ☀️اینک به جریان مسجد حاج ابوالفتح بازگردیم. با ناکامی گروه ناصر حسن خانی، رژیم باز هم به شعبان بی مخ متوسل شد تا وی و گروه چاقوکشش، تظاهرکنندگان در این مسجد را متواری سازند. اینها نیز طیب حاج رضایی را در مقابل خود دیدند. و پس از ورود گروه شعبان به مسجد، دار و دسته طیب وارد جریان شدند و مانع حرکت گروه شعبان بی مخ گردیدند. در عصر همین روز، بسیاری از وعاظ و روحانیون دستگیر شدند.[45] ☀️در نیمه شب پانزده خرداد، مأمورین انتظامی در قم، امام خمینی (س) را در منزلشان دستگیر کرده و به تهران منتقل نمودند. با انتشار خبر دستگیری امام، جمعیت کثیری در قم به اتفاق آقامصطفی خمینی به طرف صحن حضرت معصومه (س) حرکت کردند و با آتش مأموران رو به رو گردیدند. در تهران نیز تظاهرات از میدان بارفروش ها آغاز شد.[46] ☀️به دنبال آغاز تظاهرات از میدان بارفروش ها، بازار نیز تعطیل شد. در همین موقع، رئیس پلیس تهران طی تماسی، از طیب خواست تا میدانی ها را از تظاهرات بازدارد. اما طیب پاسخ داد که این تظاهرات جنبه مذهبی داشته و وی قادر نیست مردمی را که از روی مبانی مذهبی برخاسته اند کنترل کند.[47] ☀️به این ترتیب طیب نیز که به موازات تعطیلی بازار، دکان خود را بسته بود، به صف تظاهرکنندگان پیوست و به این گونه، جمعیت خشمگین از جنوب شهر به سرکردگی طیب حاج رضایی، به سمت مرکز و شمال پایتخت روانه شدند. در بین راه، ساختمان های دولتی، مراکز نظامی و پاسگاه ها، اتوبوس های شرکت واحد، باجه های تلفن و از همه مهم تر باشگاه ورزشی شعبان جعفری، با خشونت تظاهرکنندگان مواجه شده و آسیب می بینند.[48] آنگونه که حسن عباداللهی می گوید، حسین رمضان یخی نیز در روز ١٥ خرداد بر ضد دربار فعالیت می نموده است[49] و چنانکه در اسناد ساواک آمده است، وی عامل اصلی تخریب باشگاه جعفری بوده است.[50] ☀️از شانزدهم خرداد و روزهای پس از آن، به موازات خشونت ها، دستگیری و تبعید مخالفان آغاز شد و عده ای از روحانیون، دانشجویان و میدان داران بنام و از جمله طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی دستگیر شدند.[51] در مورد شمار کشته شدگان روز ١٥ خرداد نیز روزنامه های خارجی هر یک ارقامی را ذکر کرده و اظهار نمودند. اما آنچه مشخص است، تلفات این روز بیش از هزار تن بود.[52] ☀️در روز هجدهم خرداد، طیب حاج رضایی، به عنوان یکی از محرکین اصلی پانزده خرداد دستگیر و روانه زندان شد. افراد دیگری نیز از جمله سیدمجتبی طالاری، حاج اسماعیل رضایی، حسین راوندی معروف به حسین خانم و حسن صالحی به همین جرم دستگیر شده یا تحت تعقیب قرار گرفتند.[53] ☀️در گزارش ساواک درباره نقش طیب در وقایع ١٥ خرداد آمده است: «در بین تظاهرکنندگان این روز در بازار، طیب، بارفروش معروف نیز با عده ای جزو تظاهرکنندگان بوده است. علاوه بر او، سید بروجردی، شیخ جباری و طاهر برادر طیب و افرادی که دکه ها را آتش می زدند نیز تحت رهبری طیب بوده اند.»[54] ☀️گزارش دیگری، افرادی را که در تظاهرات ١٥ خرداد با طیب همکاری داشته اند این گونه معرفی می کند: «حسین رمضان یخی، حسین برادر مهدی قصاب، مرتضی سرپلکی که ماشین افسر شهربانی توسط این شخص در سه راه سیروس آتش زده شد، ناصر فرهاد لحاف دوز، ناصر کربلا عبدالله، ناصر شریان و اصغر اصفهانی قهوه چی که متظاهرین در قهوه خانه این شخص اجتماع نموده و سپس به وسیله ماشین های باری بی نمره طیب به نقاط مختلف فرستاده می شدند.»[55] https://eitaa.com/Basir_MN