☀️گزارش دیگری، افرادی را که در تظاهرات ١٥ خرداد با طیب همکاری داشته اند این گونه معرفی می کند: «حسین رمضان یخی، حسین برادر مهدی قصاب، مرتضی سرپلکی که ماشین افسر شهربانی توسط این شخص در سه راه سیروس آتش زده شد، ناصر فرهاد لحاف دوز، ناصر کربلا عبدالله، ناصر شریان و اصغر اصفهانی قهوه چی که متظاهرین در قهوه خانه این شخص اجتماع نموده و سپس به وسیله ماشین های باری بی نمره طیب به نقاط مختلف فرستاده می شدند.»[55] ☀️در گزارش دیگری نیز که سپهبد نصیری در مورد وقایع این روز برای شخص شاه فرستاد، به نش ق دو گروه تأکید فراوان شده است: «الف) طه قب مرحکین و عاملن ی اصلی که اکثرا از طبقه روحانیون و بازاریان هستند؛ ب) طبقه مجریان، اداره کنندگان و اخلالگران که اکثرا از اهالی جنوب شهر هستند.» در ادامه این گزارش آمده است که طیب حاج رضایی عامل مؤثری در این جریان بوده و به همراه عده زیادی از بارفروشان و افراد جنوب شهر، با چوب و چماق به طرف میدان شوش و بازار رفته و در مسیر حرکت خود خرابکاری های زیادی کرده اند.[56] ☀️با وجود این گزارش ها، حسین شاه حسینی معتقد است که طیب و حاج اسماعیل رضایی در قیام ١٥ خرداد نقشی نداشتند بلکه رژیم می خواست با اعدام ایشان از آنان به این خاطر که از اطاعت دربار خارج شده بودند انتقام بگیرد. وی می گوید: «طیب به هیچ وجه آدم سیاسی نبود و تنها روی تعصبات دینی و مذهبی وارد صحنه می شد؛ ارتباطی هم با آیت الله خمینی نداشت.»[57] ☀️در کتاب «لومپن ها در سیاست عصر پهلوی» نیز، نویسنده حضور طیب در جریان ١٥ خرداد و قرار گرفتن وی در مقابل رژیم را نادانسته عنوان کرده و می نویسد: «در دهه بیست و سی، طیب و همکارانش به اشاره شاه، درباریان و گروه های مختلف دیگر، بارها نقش ضدملی خود را از طریق هدایت چند صد لومپن ایفا کرده بودند. اما این بار (اوایل دهه چهل) پس از سال ها تبه کاری و رجاله بازی و در اولین نوبتی که ندانسته در مقابل رژیم قرار گرفتند، با بی رحمی شدید آنها مواجه گشتند.»[58] ☀️روزنامه اطلاعات، یک ماه بعد از واقعه و در تاریخ ١٥ تیر ١٣٤٢، از زبان فرماندار نظامی تهران، در مورد «عاملین بلوای ١٥ خرداد»، آنان را اجیر شده عنوان کرد و در مورد طیب حاج رضایی نوشت: «طیب با دو میلیون ریال، هفت دسته از هفت نقطه شهر حرکت داده است.» سپس در ادامه افزود: «طیب یکی از کارگردانان این بلوا و محرک قسمتی از این دستجات به شمار می رود. به طوری که او در بازپرسی اقرار کرده، مبلغ یک میلیون ریال از حاج اسماعیل رضایی بارفروش دریافت داشته که هفت دسته را حرکت بدهد.»[59] ☀️همین روزنامه، یک ماه بعد، یعنی در ١٥ مرداد، با استناد به مصاحبه فرماندار نظامی تهران در ١٥ تیر نوشت : «این افراد که دسته های آشوبگر را تشکیل داده بودند، هر کدام مبلغ مختصری که از یکصد ریال تجاوز نکرده است از اشخاصی که بعدا اسم می بریم دریافت داشته و بعد راه افتاده اند. در نتیجه تحقیقات معلوم شده است که طیب حاج رضایی که یکی از کارگردانان اصلی این بلوا بوده و از سوابق او همه اطلاع دارند، محرک اصلی قسمتی از این دستجات بوده است.»[60] ☀️برگ بازجویی طیب در جریان ١٥ خرداد چنانکه گفته شد، از بعد از ظهر پانزده خرداد، تعقیب و دستگیری عاملان حادثه آغاز شد. طیب نیز در ١٨ خردادماه دستگیر می شود. آنچنان که مهدی عراقی می گوید، طیب، که می دانست وی را نیز دستگیر می کنند، روز هفدهم خرداد با نصیری تماس گرفته و از او می خواهد که شبانه به خانه اش نریزند و باعث ترس و وحشت خانواده اش نشوند. مهدی عراقی سپس اضافه می کند که طیب به نصیری می گوید: «اگر کاری دارید من شنبه صبح در حجره ام هستم. همان وقت بیایید، هر جا خواستید من می آیم.» بنابراین، ساعت ده صبح روز شنبه، هجده خرداد ١٣٤٢، طیب دستگیر و روانه بازداشتگاه می گردد.[61] ☀️پس از دستگیری طیب، بازجویی از وی آغاز شد. طیب در پاسخ به وابستگی های حزبی و گروهی اش می گوید: «من طرفدار شاه هستم و به هیچ یک از جمعیت ها بستگی ندارم.»[62] سپس در مورد دسته سینه زنی وی از او سئوال می شود که در پاسخ می گوید: «شنبه، شب تاسوعا، دسته راه انداختیم و روز یکشنبه نیز در انبار گندم روضه خوانی داشتیم. دیروز نیز دسته راه انداختیم.»[63] ☀️سپس بازجو، در مورد شیخ باقر نهاوندی که با سخنرانی خود علیه شعبان جعفری،[64] باعث تحریک مردم شده و در نهایت، به هجوم مردم خشمگین به باشگاه جعفری و تخریب و آتش زدن آنجا ختم گردیده بود، سئوال می کند. طیب نیز در پاسخ می گوید که نهاوندی در تکیه وی هرگز بر علیه دولت صحبت نکرده است و انتقاد وی از شعبان، مربوط به تکیه حاج علی، بازرس میدان، بوده است.[65] وی در ادامه می گوید: «من همه شب به باقر نهاوندی گفته ام که فقط روضه خوانی کند ولی نامبرده در این مدت، چندین مرتبه از ورود جینالولو بریجیدا اظهار تنفر کرده است.»[66] https://eitaa.com/Basir_MN