📚 ۵ رده سختی؛ ۵ چشمه امید رهبرمان کلید پیروزی را «ایمان و امید» برشمردند که دشمن آن سختی و نومیدی است. ◻️راز سختی‌ها گاهی سختی‌هایی پیش در زندگی پیش می‌آید که ما را بسوی ناامیدی می‌کشاند. ولی سنت خدا این است که ما را با سختی‌ها بیازماید تا بیشتر به درگاه خدا زاری کنیم و نیرومندتر به جنگ سختی‌ها برویم: «و ما أَرسَلنا فی‏ قَريَةٍ مِن نَبیٍّ إِلّا أَخَذنا أَهلَها بِالبَأساء و الضَّرّاءِ لَعَلَّهُم يَضَّرَّعونَ». پس سختی‌ها بن‌بست نومیدی نیست؛ بلکه دریچه امید است: «الحمدُ لله علَی عظیم رَزیَّتی». ◻️ ۵ رده سختی ۱. در زندگی همه سختی و بلاء هست: «و لَنَبلُوَنَّکم بشیء مِن الخَوف و الجوع» ۲. ولی این سختی‌ها درباره مؤمنون بیشتر است: «هُنالکَ ابتُلِیَ المؤمنون و زُلزِلوا زِلزالاً شدیداً» یعنی مؤمنون زلزله می‌شوند، آن هم زلزله‌ای که در گزارش خدا، بسیار سخت است! گاهی مومنون چنان به لرزه می‌افتند که صدای پیغمبر خدا هم بلند می‌شود: «و زُلزِلوا حتی یقولَ الرسولُ و الذین آمنوا معه متی نصرُالله!» اینجا است که خدا پاسخ می‌دهد «الا إنّ نصرَالله قریب» ۳. آیا سختی از این بیشتر هم داریم؟ آری داریم! چون پیغمبر خدا درباره پسینیان سلمان فارسی که ان شاءالله همین انقلاب ایران و همین مردم هستند می‌فرماید: «أعجَبُ الناسِ إیمانا و أعظمهم یقیناً» شگفت ترین ایمان و بزرگترین یقین را دارند. پس سختی‌های آنان نیز بیشتر خواهد بود؛ ازینرو پیغمبر به یاران بَدر و اُحد می‌فرماید که سختی‌های این مردم به اندازه‌ای است که شما تاب آن را ندارید! «إِنَّکمْ لَوْ تَحْمِلُونَ‏ لِمَا حُمِّلُوا لَمْ تَصْبِرُوا صَبْرَهُمْ‏» الغیبة، توسی: ۴۵۷. ۴. قرآن می‌فرماید که مومنان آغاز اسلام اگر ۲۰ تا باشند بر ۲۰۰ تن از دشمن چیره می‌شوند: «إن یَکُن مِنکم عِشرون صابرون یَغلِبوا مِأَتین»؛ ولی درباره مؤمنان آخرالزمان می‌گوید که دستاورد هر یک از آنان ۵۰ برابر هر یک از این مؤمن‌های بدر و اُحد است: «سَیأْتی قومٌ مِن بعدِکم، الرَجلُ الواحدُ مِنهم‏ لهُ‏ أَجرُ خَمسینَ مِنکم» و در روایتی دیگری می‌فرماید که توان آنان ۴۰ برابر توان یک مرد است: «أُعطِی الرجلُ مِنکم قُوّةَ أربعین رَجلاً». کافی، ۱۵: ۶۶۳. ۵. آیا سختی از این بیشتر هم داریم و کسانی از اینان نیرومندتر هم داریم؟ آره، سردار سلیمانی می‌گوید «این انقلاب آن‌قدر تلاطم و سختی دارد که یک روزی شهدا آرزو می‌کنند زنده شوند و در دفاع از انقلاب شهید بشوند. اینها کسانی هستند که اگر یکی شان به کوه بزند، کوه را جاکن می‌کند: «و جُعِلَت قُلوبُکم کزُبَرِ الحَدیدِ لَو قُذِفَ بِها الجبالَ لَقَلَعَتها». کافی، ۱۵: ۶۶۳. از اینان باشیم! ◻️ هشدار رهبر در این تنگناهای بسیار سخت، صدای ولیّ امر هم درآورد. ایشان گفت که مردم حجت را بر مسئولان و علما تمام کرده‌اند ولی بازهم از برخی مسئولان و برخی عالمان تکانی ندیدیم! ایشان گفتند که حجاب واجب شرعی و «واجب سیاسی» است! ولی ما چیزهایی می‌بینیم که بیشتر به «إباحه سیاسی حجاب» می‌خورد! بیشتر به «کاپیتولاسیون فحشا» می‌خورد تا لایحه عفاف! ◻️«محافظه‌کاران قاتل برخی گویا نمی‌خواهند هزینه بدهند! رهبرمان فرمودند «محافظه‌کاری قتلگاه انقلاب است»! خب قتلگاه ولایت هم همین جاست دیگر: «گرم است به هم پشت رقیبان پی قتلم! ای عشق دلفروز دل من به تو گرم است». رهبر از همدستی رقیبان می‌نالد نه از دشمن! رقیبان چه کسانی هستند؟ قتل چیست؟ وقتی قتلگاه، محافظه‌کاری باشد، قاتل هم رقیبان محافظه‌کار هستند! شاید برخی بگویند پس چرا رهبر به آقایان هشدار نمی‌دهد! رهبر هشدار می‌دهد، ولی نه آشکار. سرزنش پی‌درپیِ برخی مسئولان و علما در جلوی چشم دشمن، یعنی همان دوپارگی که در اسرائیل می‌بینیم. رهبر گاهی آشکارا و گاهی هم تلخ و نهفته گله می‌کند؛ چنانکه در ۳ خرداد ۴۰۲ بود در گِله‌ای تلخ فرمود: «گفتن ما مثل حالت نصیحت پیدا می‌کند مواردی، ولی قانون شما اجرایی و الزامی است»! (متن پایگاه حفظ و نشر کمی عوض شده، لطفا به صوت این بخش گوش کنید). البته قانون آقایان هم گاهی برای خودشان الزام‌آور نیست؛ چنانکه رهبر در ۲ شهریور ۹۹ فرمود: «سیاستهای اصولی پهنای باند، مکرّر ابلاغ شده، خب این سیاستها باید رعایت بشود و اینها مورد درخواست و تأکید مؤکّد این‌جانب است» ◻️ التزام علمی به ولایت فقیه یا جهالت عملی؟ چرا اصل دین که ولایت است را اینگونه فروبگذاریم؟! چه راهی بهتر از این برای رسیدن به خدا هست؟ چرا «التزام عملی به ولایت فقیه» ندارند! خب مشکل ابلیس نیز همین «ولایت» بود؛ وگرنه خدا را «یکی» می‌دانست، خالق و رب و معبود را نیز یکی می‌دانست و تنها فرمان ولایی خدا را چیزی بیش از نصحیت نمی‌پذیرفت! جاهلیت این است که برخی در نزد ولیّ خدا و رهبر جهان، انگار با یک پیرمرد ساده روبرو هستند! چرا باید فرمان ولیّ امر حالت نصحیت پیدا کند؟ اُف بر جهل! @Basir_MN