🟣 هاشمی رفسنجانی، عبرت مبارزه نه الگوی مبارزه! قسمت اول 🔰 حمید رسایی: دیدگاه ها و رفتارهای اقای هاشمی رفسنجانی در طول دوره حیات سیاسی‌اش بویژه در دهه پایانی عمرش، همواره او را در کانون توجه افکار عمومی قرار داده است. هاشمی از جمله بازیگران سیاسی بود که مهره‌های شطرنج را با تأمل جابجا می‌کرد و شاید همین ویژگی اجازه نمی‌داد تا دیگر بازیگران سیاست، به راحتی از کنار مواضع‌اش عبور کنند. با این همه نمی‌توان و نباید در حق هاشمی ظلم کرد و او را آنچه که نیست معرفی کرد. برای تحلیل شخصیت وی به ناچار باید فعالیت‌های او را به مقاطع زمانی مختلف تقسیم کرد و طبعا نمی‌توان تمام مقاطع عمر او را با یک چوب راند. با این فرض اگر بخواهیم منصفانه درباره وی قضاوت کنیم باید بگوییم هاشمی یعنی «هاشمی سال‌های مبارزه قبل از انقلاب، هاشمی دوره انقلاب و شورای انقلاب، هاشمی دوره دفاع مقدس، هاشمی در مجلس، هاشمی دولت سازندگی چهار ساله اول، هاشمی دولت سازندگی چهار ساله دوم، هاشمی دوره دوم خرداد و حاکمیت اصلاح‌طلبان، هاشمی انتخابات مجلس ششم، هاشمی و تاثیرگذاری فرزندانش بر وی، هاشمی انتخابات نهم ریاست جمهوری، هاشمی و برخورد با دولت نهم، هاشمی پشت صحنه رقابت‌های انتخابات دهم، هاشمی روزهای کودتای فتنه سبز پس از انتخابات دهم در سال ۸۸، هاشمی در انتخابات یازدهم و ردصلاحیتش، هاشمی و تاثیراتش در دولت روحانی، هاشمی و تحمیل توافقنامه‌های استعماری مثل برجام، هاشمی و عاقبت او که در استخری که در کاخ شاه بنا شده بود، به پایان رسید». بی شک آقای رفسنجانی در طول هر یک از این دوره‌‌ها خدمات و اشتباهاتی داشته است، مانند تمام شخصیت‌های متنفذ دیگر؛ با این تفاوت که هرچه از دوره نخست زندگی سیاسی هاشمی رفسنجانی دور می‌شویم، به همان اندازه از ویژگی‌های انقلابی و آنچه که از هاشمی می‌پسندیدم، فاصله می‌گیریم تا جایی که می‌رسیم به هاشمی در دهه‌های پایانی عمرش که سوگمندانه در بسیاری از مواقع، او را به نقطه امید دشمن تبدیل کرده بود! روشن است که هیچ یک از دلسوزان انقلاب، چنین عاقبتی را برای او نمی‌پسندیدند اما چه کنیم وقتی خود اصرار به چنین عاقبتی داشت! با این حساب معلوم نیست چرا برخی شخصیت‌ها بویژه پس از مرگ وی، اصرار بر این دارند که هاشمی را غیر از آنچه هست، معرفی کنند؟! درحالی که هاشمی را باید آنگونه که خود اصرار داشت، دید؛ نه آنگونه که ما دوست داشتیم باشد. 🔹 هاشمی مصداق ریزش‌های انقلاب سوگمندانه باید گفت که هاشمی رفسنجانی ازجمله مصادیق ریزش‌های انقلاب اسلامی بود. برای برخی باور اینکه شخصیتی در تراز اکبر هاشمی رفسنجانی مصداق ریزش باشد، سخت است همانطور که در صدر اسلام برای برخی باور اینکه طلحه و زبیر از جمله ریزش‌های اصحاب رسول خدا باشند، سخت بود. غافل از اینکه ریزش و رویش از قواعد الهی است که بزرگ و کوچک نمی‌شناسد و در آیات متعدد قرآن مورد اشاره قرار گرفته است. هاشمی نه تنها در دوره حیاتش که با نوع مرگش هم مایه عبرت شد. مرد مبارزه با طاغوت که در زندان های رژیم پهلوی شکنجه شده بود، مردی که بیان می‌کرد پیرو خمینی(ره) است و عشقش را سیدعلی خامنه‌ای می‌دانست، وقتی راه توجیه سازش با استکبار را برگزید، مواضع استکبارستیزانه خمینی(ره) را با خاطرات جعلی‌اش تحریف کرد، به دنبال از بین بردن توان دفاعی و موشکی کشورش افتاد، در نهایت در ۱۹ دی، روز مبارزه با طاغوت، در استخری که در کاخ رژیم پهلوی بنا شده بود (مشهور به استخر فرح دیبا) و او به تنهایی در آن شنا می‌کرد، جان به جان آفرین تسلیم کرد و پرونده سیاسی‌اش با این عنوان بسته شد! https://eitaa.com/Basir_MN ادامه در پست بعد👇