✅
علوی بروجردی و خسران حمایت از بهائیت
💢 آقای علوی که به میراث آیتالله بروجردی تکیه دارد، برخلاف آن بزرگوار به دفاع از سازمان صهیونیستی بهائیت سخن میگوید :
«کسی نباید به جرم بهایی بودن کشته شود».
مگر مردم و نظام اسلامی کسی را به خاطر بهائی بودن کشتهاند؟ یا چون کسی بهایی بود، باید مصونیت داشته و به هیچ جرمِ او مانند جاسوسی و یا اخلال در نظام اقتصادی رسیدگی نشود؟! البته اگر آقای علوی نمیخواهد اعتنایی به امام خمینی (ره) داشته باشد که بهائیت را یک حزب صهیونیستی میدانست، لااقل خاطرات آیتالله سبحانی یا مرحوم فلسفی یا مرحوم علامه دوانی را بخواند تا با مواضع آیتالله بروجردی درباره بهائیت آشنا شود.
مبارزه زعیم شیعه با بهائیت
🔺 میدانیم که آیتالله بروجردی، پس از هجرت از نجف و برپایی تدریس و اقامه جماعت در بروجرد، به مقابله با بهائیت پرداخت، و وقتی با مسامحه مقامات مواجه شد، با اعتراض، شهر را ترک کرد. وقتی این خبر در شهر پیچید مردم، تظاهراتی برپا کردند. در نتیجه، دولت، برای بازگرداندن آیتالله به شهر، محافل آشکار بهائیها را تعطیل و آنها را از ادارهها دور کرد تا آیتالله به شهر بازگشت.
🔺 ایشان با اعزام مبلغ به شهرها تأکید به مبارزه با بهائیت داشت و به گفته آیتالله سبحانی در سال ۱۳۳۱، علمایی چون منتظری، امینی و احمدی شاهرودی را برای خنثی کردن تبلیغات بهائیان به فریدن اصفهان فرستاد. پس از کودتای ۲۸ مرداد، افزایش نفوذ بهائیت در دولت موجب خشم آیتالله بروجردی شد و پس از ماه رمضان در سال ۱۳۳۳، طی مصاحبهای با روزنامه «کیهان» خواستار اخراج بهائیان از دولت شد و در نامهای به فلسفی از او خواست تا در دیدار با شاه، اعتراض ایشان را ابراز کند.
🔺 فلسفی به دستور آیتالله بروجردی، با سخنرانی در رادیو، کوشید ماهیت بهائیت را آشکار کند. با حمایت آیتالله بروجردی، حرکت مردم علیه بهائیها اوج گرفت و سخنرانیهای فلسفی، سبب شد سرانجام حظیرهالقدس تخریب شود.
🔺 در سال ۱۳۳۸ یعنی دو سال پیش از وفات، آیتالله علّامه دوانی را مأمور ترجمه جلد سیزدهم بحارالأنوار کرد. به گفته دوانی، آیتالله بروجردی در ترجمه آن کتاب، اصرار داشتند. سرانجام این کتاب، اواخر بهمن ۱۳۳۹ منتشر شد و مرحوم دوانی، یک نسخه از آن را توسط محمدحسن، فرزند آیتالله بروجردی، به ایشان داد. به گفته محمدحسن فرزند، «وقتی کتاب مهدی موعود را به ایشان دادم، بهقدری خوشحال شد که حد نداشت. پیوسته آن را میخواندند و بعد از مطالعه هم در طاقچه پشت سرشان میگذاشتند. اغلب شبهای ماه رمضان را به مطالعه مشغول بودند و به شما دعا میکردند». این امر نشان میدهد معظم له تا پایان عمر بر همان صراط بود و ملایمتی از خود در برابر بهائیت نداشت.
سودای انتخابات!
🔺 نمیدانم چرا برخی از آقایان چرا در آستانه تمنیّات سیاسی و انتخاباتی یاد فرقههای دست آموز استکباری میافتند؟ آقای منتظری هم پس از سال ۷۷ که آقایان آذری قمی و چند نفر دیگر را به مقابله با نظام فراخواند و توفیقی نیافت، از «حق شهروندی بهائیت» سخن گفت!
🔺 آقای کروبی هم در سال ۸۷ شروع به نامه پراکنی در حمایت از دراویش و ابراز علاقه به بهائیت کرد و البته پاداش او ۳۰۰ هزار رای و رقابت با آرای باطله بود در حالی که تصاویر جوانان وابسته به فرقه بهائیت و اعلام حمایت دراویش گنابادی از او وی را به پیروزی در انتخابات ۸۸ امیدوار ساخته بود. کوشش هواداران آقای علوی برای ورود به انتخابات خبرگان آینده و حمایت او از بهائیت متاسفانه حاکی از فرجام بدی است. خرید نفرت جامعه ایمانی در برابر خوشایند یک فرقه، خسران بدی است.
✍️ محمّد مهدی شیرمحمد
https://eitaa.com/Basir_MN