🔴 ادامه نقد یادداشت رحیم عبادی 🔹 جناب عبادی در یادداشت خود اسلام خاتمی را حامی تعامل با جهان و آن را شرط توسعه کشور می‌داند، در حالی که اگر اینگونه بود پس چرا مشکلات کشور حل نشد و همچنان این مشکلات ادامه دارد؟ ما حتی در آن دوران گل و بلبل هم رنگ توسعه را ندیدیم چرا که کشور به‌خاطر اظهارت نسنجیده و خلاف دین و قانون دولت‌مردان و شخصیت‌های حامی دولت اصلاحات مثل: اکبر گنجی، سروش، مجتهدی و... درگیر التهابات و کشمکش های زیادی بود! البته نباید فراموش کرد که از نظر غربی ها هرکس تسلیم آنان باشد، به ظاهر هم که شده فشار کمتری روی آن وارد می‌کنند تا اعتماد جلب کرده و پس از تداوم این وضع به یکباره هزینه‌های سنگین سازش را بر گرده ملت و دولت بگذارند. اگر خاطر شریف‌تان باشد در دوران دولت‌های متمایل به غرب دقیقاً رفتار غربی‌ها با ما همین‌گونه بوده است. 🔸 به دروغ در روایت جناب عابدی نقل شده که در اسلام آقای خاتمی، ما جمهوری اسلامی داریم یعنی نظامی متکی بر آراء اکثریت مردم، ولی در اسلام آقای مصباح ما حکومت اسلامی داریم که حاکم آن از طرف خداوند نصب شده و مردم نقشی در انتخاب وی ندارند! 🔹 سئوال اینجاست که چرا جناب عابدی، اسلام خاتمی را معتقد به جمهوری اسلامی می‌داند اما نمی‌گوید که همین آقای خاتمی علیه جمهوریت نظام شورش کرد و علیرغم اذعان غیر قابل تقلب بودن انتخابات در پستوها همچنان با رأی ندادن در انتخابات اخیر، بر شورش خود علیه جمهور پافشاری دارد؟! به طوری که مسعود پزشکیان وزیر خاتمی بیان کرده است: «فکر نمی‌کردم آقای خاتمی به اینجا برسد که رأی ندهد، او تحت فشار یکسری از این جریانات تند است!» 🔹 به راستی این چه خاتمی‌ای است که از خود اختیاری ندارد و به راحتی به اعتبار چندساله خود پشت پا زده و تسلیم فشار جریانات رادیکال و تندروی اصلاح‌طلب می‌شود؟! آیا می‌شود به اسلام خاتمی اعتماد داشت؟ این چه اسلامی است که از پس اطرافیان افراطی بر نمی آید؟ چگونه می‌خواهد حق مردم را از دشمن بستاند؟! 🔹 هرچند پاسخ شبهات مطرح شده جناب عابدی درباره آیت الله مصباح بارها داده شده است، اما آنچه به عمد مورد غفلت جناب عابدی قرار گرفته است این است که نظام جمهوری اسلامی بر اساس اندیشه‌ها و اسلام با قرائت امامین انقلاب اسلامی شکل گرفته و ادامه دارد و در هیچ یک از منویات ایشان چنین ادعایی دیده نمی‌شود و همواره بر نقش مردم تأکید داشته‌اند. ♦️ سخنرانی های اخیر رهبر حکیم انقلاب را مرور کنید تا متوجه اهمیت جایگاه مردم در تعیین سرنوشت و انتخاب مسئولان نظام بشوید. 🔹 عقده گشایی جناب عابدی در پایان این یادداشت با ترسیم کاستی‌های داخلی متأثر از ضعف برخی مسئولان و فشارهای ناشی از تحریم به واسطه ایستادگی بر مواضع اصولی انقلاب بیشتر خود را نشان می‌دهد وقتی که دولت‌های احمدی‌نژاد و رییسی را منتسب به اندیشه‌های آیت الله مصباح معرفی کرده و می‌نویسد: «نتایج عملکرد دولت‌های احمدی نژاد و دولت آقای رئیسی تاکنون عبارت است از:  🔹 گسترش فساد و ناکارآمدی، انزوای بین‌المللی، افزایش تحریم ها و فشارهای بین‌المللی، سقوط ارزش پول ملی، بی‌اعتباری نام و پاسپورت ایرانیان در داخل و خارج، خس و خاشاک دانستن مردم، نابسامانی اقتصادی و اجتماعی، فرار بی‌سابقه نخبگان و مهاجرت بی‌رویه تحصیل‌کردگان و متخصصان، کاهش بی‌سابقه نرخ مشارکت مردم در انتخابات و حذف جمهوریت، تضييع حقوق شهروندی، کاهش امید به زندگی و آینده و ... بخش‌هایی از این عملکرد است.» 🔹 این در حالی است که بابک زنجانی‌ها و شهرام جزایری‌ها از دولت خاتمی سر بیرون آوردند، فرار نخبگان به واسطه نمایش خودتحقیری روزنامه‌های زنجیره‌ای اصلاح طلب و بزرگ‌نمایی غرب در ذهن جوانان ما شکل گرفت، خس و خاشاک که از اساس محصول تحریف بود، نابسامانی اقتصادی از تَکرار دولت مورد حمایت خاتمی گسترش یافت که نتیجه‌ای جز کاهش امید و مشارکت مردم در انتخابات نداشت! 🔹 اما چه کنیم که همیشه بدهکاران در جایگاه طلبکار قرار می‌گیرند و صدایشان رساتر است و بسیاری از مردم ما هم به واسطه نداشتن تجزیه و تحلیل و حافظه ضعیف تاریخی، مورد سواستفاده قرار گرفته شده و باور می‌کنند که دوران خاتمی عجب دوران گل و بلبلی بوده است! ♦️ نکته پایانی اینکه چرا جناب عابدی که مدعی شعار تحمل مخالف است، برای اثبات خاتمی و دوران اصلاحات به تخریب دیگران روی آورده است؟ که تناقض این جریان را بیش از پیش روشن می کند. ✍ سعید میرزایی https://eitaa.com/Basir_MN