💠 روضه امام زمان فاطمیه
مادرم از داغ حیدر در جوانی پیر شد
بعد هجده سال از این زندگانی سیر شد
در دفاعِ، از علی، با چل نفر درگیر شد
حرف حق زد، پاسخ او قبضه ی شمشیر شد
ای خدا، آه ای خدا، آه ای خدا، آه ای خدا
مادرم را زد مغیره پیش چشم مرتضی
داغ مظلومیت حیدر مرا آتش زده
گریه های زینب مضطر مرا آتش زده
آتشِ افتاده پشت در مرا آتش زده
ناله ی وامحسنت؛ مادر، مرا آتش زده
در تکانی خورد و از جسمت توان از دست رفت
با لگد، یک سوم ساداتمان از دست رفت
مادرم! یک روز آن مسمار را می آورم
هیزم جامانده ی کفار را می آورم
گوشوار و چادر گلدار را می آورم
ذوالفقار حیدر کرار را می آورم
آن دو را از قبر بیرون می کشانم عاقبت
انتقام سیلی ات را می ستانم عاقبت
فاطمه رفتی و شد روزعلی چون شب سیاه
می کشد آه فراق و می گذارد سر به چاه
تا تو را کشتند شد خون عزیزانت مباح
روز عاشورا، همین که آمدی در قتلگاه
دیدی آنجا، روی صحرا دست و پا می زد حسین
از حرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین
امیر عظیمی
#فاطمیه #ایام_فاطمیه #صلوات
https://eitaa.com/Basir_MN