🔴 سلام اللّه علیه برای طلبه روضه خوان با سلام اللّه علیها 🔻آیت اللّه العظمی میلانی قدّس سرّه فرمود: دو برادر سیّد تبریزی بودند و یکی از آن دو روحانی و دیگری بازاری بود. هر دو مستطیع شدند و امکان تشرّف به مکّه برایشان فراهم شد. برادر بازاری گفت: به خواست خدا، امسال باید برویم و خانه خدا را زیارت کنیم. امّا دیگری گفت: من امسال آمادگی و فرصت ندارم، از سوی دیگر، محرّم نزدیک است و مجالس متعدّدی دعوت شده ام، شما برو ان شاء اللّه من سال آینده می روم. برادر کاسب اصرار کرد، آیه و حدیث خواند، امّا اثری نبخشید، به همین جهت خودش رفت و برادر روحانی او پس از چند ماه از دنیا رفت و حجّ به گردنش ماند. برادر کاسب، نسبت به او بسیار تأسّف خورد و همواره در این اندیشه بود که او گرفتار عذاب است یا مورد بخشایش قرار گرفته است؟ یک شب او را در خواب دید که در باغ زیبایی با وضعیّت مطلوب و پسندیده ای زندگی می کند وبه برادرش گفت: نگران من نباش که از نجات یافتگان هستم. پرسید: چطور مورد لطف قرار گرفتی؟ پاسخ داد: پس از مرگ مرا پای حساب بردند و به جرم ترک فریضه حجّ در یک نقطه تاریک و وحشتناک و بدبو زندانی ساختند و دچار کیفر کردارم شدم. 👈زیر فشار عذاب طاقت فرسا دست توسّل به سوی مادرم حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها گشودم و گفتم: مادرجان، درست است که من فریضه ای را ترک نموده ام، امّا من عمری از حسین عزیزت سخن گفته ام، شما مرا نجات بخش. و پس ازاین توسّل خالصانه بود که درب زندانم گشوده شد و گفتند: ، تو را خواسته است. مرا نزد مادرم بردند و او از امیرمؤمنان سلام اللّه علیه درخواست کرد که مرا ببخشاید و نجاتم را از خدا بخواهد، امّا او فرمود: دختر گرامی پیامبر، ایشان روی منبر به مردم بارها گفته است که: اگر کسی فریضه حجّ را در صورت امکان و توان ترک کند به هنگام مرگ به او گفته می شود: یهودی یا نصرانی یا مجوسی بمیر! امّا خودش ترک کرده است. من چه کنم؟ مادرم فرمود: راهی برای نجات او بیابید. امیرمؤمنان سلام اللّه علیه فرمود: تنها یک راه به نظر می رسد که خدا او را ببخشاید و آن این است که از فرزندت سلام اللّه علیه بخواهی امسال به نیابت او حجّ کند و مادرم چنین کرد و فرزندش مهدی سلام اللّه علیه پذیرفت و من نجات یافتم و آنگاه مرا به این باغ زیبا و پرطراوت آوردند. 📚شیفتگان حضرت مهدی سلام اللّه علیه ج ۲ https://eitaa.com/Basir_MN