🔵 بهبودی و احیای دروغ‌پردازی‌های مخالفان امام! [صفحه ۱ از ۳] با نگاهی گذرا به كتاب الف لام می‌توان دريافت كه اين كتاب، آکنده از مجموعه‌ای از گزارش‌های غالبا ساختگی و «من درآوردی» پادوهای ساواك است که با درهم‌آمیختن با برخی خاطرات غیرواقعی، معجونی از تحریفات تاریخی تولید کرده است! خلق روایت‌های توهم‌آلود از تاریخ زندگانی امام، از ويژگی‌های بارز الف‌لام است که در اینجا به یک نمونه اشاره می‌کنیم؛ آقای بهبودی اینچنین وانمود کرده که ميان امام و تيمسار پاكروان (رئيس ساواک)، ارتباط و اعتماد ويژه ای برقرار بوده است! 👇 «... آقای خمينی شايد در چند ديدار گذشته خود با پاكروان او را مخاطبی مقبول از طرف هيئت حاكمه يافته بود كه می‌تواند ارزش و اندازه سخن او را دريابد و عينا انتقال دهد(!) آيت الله خمينی، مايل بود حرف های او از طريق پاكروان به گوش شاه برسد!»(الف لام، ص360) او برای استواری اين ادعای خلاف واقع، نوشته‌های «دو شاهد عادل»!! را به عنوان برگ برنده به نمايش درآورده است! استناد بهبودی به بافته‌های بی‌مايه امثال منتظری و عاليخانی- مهره سوخته و بی آبروی سلطنت‌طلبان- به طور عادی نیز محل تأمل است، حال اگر نویسنده‌ای با اتکا به آنها بخواهد پیرایه و تهمتی به امام ببندد، دیگر واقعا نوبر است! بهبودی او خلاف گويی آقای منتظری را از زبان امام چنين بازنويسی كرده است: 👇 ...يك روز پاكروان آمد پيش من و گفت آقا شما يك آقايی، يك مرجع تقليدی، يك بزرگواری، يك روحانی هستی سياست و اينها را بگذاريد مال ماها، سياست يعنی پدرسوختگی، دروغ، تزوير... شأن شما نيست كه خودتان را به سياست آلوده كنيد. نویسنده الف لام اينجا پرانتز باز كرده و نوشته است: «آقای خمينی كه موقع را بر خلاف بار پيش در زندان مناسب ديده بود با شرح بيشتری پاسخ داد»! او پرانتز را بسته و خاطره‌بافی آقای منتظری را چنين دنبال كرده است: من [خمينی] به او گفتم اگر سياست به اين معناست كه تو می گويی البته ما اهل آن نيستيم، آن مال خودتان باشد اما اگر سياست معنايش اداره امور اجتماعی و رسيدگی به كارهای مردم است اين اصلا جزو برنامه اسلام است و جزو قانون مشروطه است. مواظب باش اين حرف ها را جايی نگويی، اگر به كسی بگويی در سياست دخالت نكند، اين جرم است، زيرا برخلاف حكومت مشروطه است الان يك دستگاه عادله می تواند تو را محكوم كند... و كسی 2را كه بر خلاف مشروطه قدم بردارد بايد محاكمه كرد... (الف لام، ص361) نخستين پرسش از نويسنده الف لام پيرامون آنچه که آقای منتظری از زبان امام روايت كرده اين است كه: منبع و مأخذ اين مطلب كدام است؟ مگر او مدعی نيست هر آنچه آورده است همراه با سند و مدرك است؟ روايت منتظری كه او آن را با آب و تاب بازنويسی كرده از چه منبعی گرفته شده است؟ اولا اگر اين خاطره منتظری اگر صحت داشت بايد در گزارش ساواك و در پرونده امام و نيز در كتاب صحیفه می‌آمد. ثانیا روايت صحیح ماجرا از شخص امام خمینی در دسترس است، امام در سخنرانی خود در 21فروردین1343 رسما اعلان کردند: 👇 آمد يك نفر از اشخاصی كه ميل ندارم اسمش را بياورم [پاكروان] گفت آقا سياست عبارت است از دروغ گفتن، خدعه، فريب، نيرنگ، خلاصه پدرسوختگی است... چون موقع مقتضی نبود نخواستم با او بحثی بكنم، گفتم، از اول وارد اين سياست كه شما می گوييد نبوده ايم...(صحیفه امام، ج1، ص269) بنابراين امام با پاكروان وارد بحث نشده است و اظهارنظری نكرده است. اصولا روش امام در دوران زندان و حصر اين بود كه با مقاماتی كه نزد او می‌آمدند وارد بحث نمی شد و سخن نمی‌گفت. https://eitaa.com/Basir_MN