🏴 مرثیه ای در مرداب ✍️ علی ثقفی ◻️نه اینکه من همچین یک دفعه عاشق مرحوم طالب زاده شده باشم تا چون دخترکان نوجوان سیزده ساله که اطراف شهدا طواف می کنند برایش دلنوشته بنویسم.و نه اینکه در طول این سی سال آشنایی حتی یکبار او را به اسم کوچک صدایش کرده باشم تا اکنون به او نادر بگویم و نه اینکه بخواهم با مشابه سازی با سردار اربا اربا شده او را حاج نادر صدا کنم. ◻️اما از فردای روز تشییع و دفن او غمی ناشناخته بر این دل سنگینی می کند با یک سوال که چرا موثرین عرصه های مختلف انقلاب را تا هستند اینطور تحقیر می کنیم. من با وجود همه ی حرف و حدیثهایی که پیرامون او بود یک چیز را نمی توانستم باور نکنم و آن ایمان اشراقی او به انقلاب اسلامی و دغدغه هایش برای آن بود. ◻️ در کنار پیکر او کمی دورتر از صفهای اول در مسجد بلال ایستاده بودم و به این فکر می کردم خوب این پروژه تمام شد. پروژه تجلیل بعدی از آن کیست؟ ◻️مرثیه من برای از دست دادن مرحوم طالب زاده نیست . مرثیه برای این سنت است. سنتی که مثل مرداب ما را فرا گرفته است. سنت تخریب موثرین در زمان حیاتشان و تجلیل از آنها بعد از مرگشان. https://eitaa.com/Basir_MN