🔴 جلوه هایی از شخصیت امام علی علیه السلام در نهج البلاغه (4)
✍️ محمد صفر جبرئیلی
6) امام(ع) شریک غم و همراه سختی های مردم
امام(ع) در نامه ای که خطاب به «عثمان بن حنیف » فرماندار بصره نوشته اند فرموده اند: «ا اقنع من نفسی بان یقال هذا امیرالمؤمنین؟ و لا اشارکهم فی مکاره الدهر او اکون اسوة لهم فی جشوبة العیش.» (25)
آیا به همین قناعت کنم که گفته شود: من امیرمؤمنانم! اما با آنان در سختی های روزگار شرکت نکنم؟ و پیشوا و مقتدای آنان در تلخی های زندگی شان نباشم؟
7) امام و ساده زیستی
عثمان بن حنیف، در بصره به مهمانی یکی از سرمایه داران شهر رفته و بر سر سفره او نشسته بود. امام بعد از شنیدن این خبر در نامه ای، ضمن توبیخ او، شیوه خود را نیز بیان کرد وفرمود: «الا و ان امامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه... فو الله ما کنزت من دنیاکم تبرا و لا ادخرت من غنائمها وفرا و لا اعددت لبالی ثوبی طمرا و لا حزت من ارضها شبرا، و لا اخذت منه الا کقوت آتان دبرة.» (26)
به خدا سوگند من از دنیای شما طلا و نقره ای نیندوخته ام. و از غنایم و ثروت های آن مالی ذخیره نکرده ام و برای این لباس کهنه ام بدلی مهیا نیساخته ام و از زمین آن حتی یک وجب در اختیار نگرفته ام و از این دنیا بیش از خوراک مختصر و ناچیزی بهره نبرده ام.
8) سیاست امام(ع)
امام(ع) در هیچ شرایطی حاضر به عدول از مبانی قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم(ص) نشدند، حتی زمانی که به خلافت رسیدند، علیرغم اینکه بعضی دوستان حضرت توصیه هایی - که در ظاهر با حسن نیت و در نظر گرفتن مصالح امام و حکومت همراه بود - به ایشان می نمودند، اما آن بزرگوار از هر گونه مصلحت اندیشی و ظاهرنگری پرهیز می کردندو در جواب این قبیل پیشنهادات می فرمودند:
«اتامرونی ان اطلب النصر بالجور فیمن ولیت علیه، والله لا اطور به ما سمر سمیر. و ما ام نجم فی السماء نجما.» (27) آیا به من دستور می دهید که برای پیروزی خود، از جور و ستم، در حق کسانی که بر آنها حکومت می کنم استمداد جویم. به خدا سوگند تا عمر من باقی است و تا شب و روز برقراراندو ستارگان آسمان در پی هم طلوع و غروب می کنند، هرگز چنین کاری نخواهم کرد!
ابن ابی الحدید می گوید:
«سیاست امام علیه السلام در واقع همان سیاست پیامبر اکرم(ص) بوده است.» سپس وجوه تشابه سیاست امام(ع) با پیامبر اکرم(ص) را ذکر می کند; در ادامه نیز میان سیاست خلیفه دوم و امام(ع) مقایسه می کند و سیاست امام را از هر جهت مقدم بر سیاست عمر می داند. (28)
امام (ع) خود نیز نسبت به سیاست معاویه می فرماید:
«والله ما معاویة بادهی منی، ولکنه یغدر و یفجر و لولا کراهیة الغدر لکنت من ادهی الناس ولکن کل غدرة فجرة و کل فجرة کفرة.» (29)
سوگند به خدا معاویه از من سیاستمدارتر نیست; اما او نیرنگ می زند و مرتکب انواع گناهان می شود. اگر نیرنگ ناپسند و ناشایسته نبود، من سیاستمدارترین مردم بودم، ولی هر نیرنگی گناه است و هر گناهی یک نوع کفر!
ابن ابی الحدید می گوید:
«کان علی لایستعمل فی حربه الا ما وافق الکتاب والسنة و کان (معاویة) یستعمل خلاف الکتاب والسنة و یستعمل جمیع المکاید حلالها و حرامها.» (30)
امام(ع) در جنگ ها از چیزهایی که با کتاب و سنت پیامبر موافق نبود استفاده نمی کرد، ولی معاویه علاوه بر اینکه از امور مخالف قرآن و سنت بهره می گرفت، تمام مکر و حیله ها را خواه حلال یا حرام به کار می بست.
📚 پینوشت:
25. همان، نامه 45.
26. همان.
27. همان، خطبه 126.
28. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، 10 / 212 - 222.
29. نهج البلاغه، خطبه 200.
30. شرح نهج البلاغه، 10 / 228 - 232.
https://eitaa.com/Basir_MN