🌀من و دیگ ! (گفت و شنود) 🖌گفت: چه خبر؟! ✍گفتم: روزنامه سازندگی، وابسته به مدعیان اصلاحات و ارگان حزب کارگزاران با تیتر درشت و عکس تمام صفحه خواستار عزل دکتر زاکانی از شهرداری تهران شده است! 🖌گفت: خدا آخر و عاقبت آقای پزشکیان را با این دیکتاتورهای کوچولو موچولو به خیر بگذراند! هنوز از راه نرسیده قمه‌کشی علیه مخالفانشان را شروع کرده‌اند! ✍گفتم: اصلاً این جماعت نه سر پیازند و نه تَه پیاز! شهرداری تهران به آنها چه ربطی دارد؟! شهردار تهران با رای شورای شهر تعیین می‌شود و اعضای شورای شهر هم با رای مردم انتخاب می‌شوند، مدعیان اصلاحات این وسط چکاره‌اند؟! 🖌گفت: زاکانی آدم باسوادی است، پزشک متخصص است، مرد انقلابی است، جانباز جنگ تحمیلی است، آدم کارآمدی است، بیشترین خدمات را داشته است، آدم پاکدستی است، کارنامه‌اش نشان می‌دهد و‌... ✍گفتم: احساس می‌کنند دری به تخته خورده و می‌خواهند تا دیر نشده پست بگیرند! ولی از بس عجله دارند متوجه نیستند که انتخاب شهردار به دولت ربطی ندارد. 🖌گفت:‌ با آن همه شعاری که درباره تحمل مخالف می‌دادند حالا خجالت نمی‌کشند که می‌خواهند همه جا را قبضه کنند؟! ✍گفتم: یارو وارد خانه شد و به همسرش گفت؛ غذا را بیاور! همسرش که می‌دانست یارو چقدر شکمو تشریف داره دیگ غذا را سر سفره آورد. یارو می‌لُمبوند و می‌بلعید و قُر قُر هم می‌کرد! همسرش پرسید؛ غذا خوب نیست؟ گفت؛ خوبه ولی نفرات زیاده! همسرش گفت؛ ولی فقط من هستم و تو و دیگ. یارو گفت؛ بهتر آن است که من باشم و دیگ! 🌸🌀🌸