🔷🔹🔷
۲
در یک نمونه دیگر، آلمان در سال ۲۰۱۷ در قانون بهبود تنفیذ قوانین در شبکههای اجتماعی، اعلام کرد که برای افراد حقیقی منتشرکننده اخبار جعلی جریمهای تا سقف ۵ میلیون یورو و برای افراد حقوقی جریمهای معادل ۵۰ میلیون یورو تعیین کرده است.
هر وقت از پادوها و دنبالههای دشمن در داخل کشور صحبت میشود، رسانهها و فعالین مدعی اصلاحات به خط شده و به گویندگان این واقعیت، برچسب «متوهم» و «خیالپرداز» میزنند. این فرافکنی و فرار به جلو در حالی است که در کارنامه طیف تندرو مدعی اصلاحات، مستندات متعددی در این خصوص وجود دارد.
از «علیاصغر رمضانپور» معاون فرهنگی وزیر ارشاد در دولت اصلاحات - و سردبیر فعلی شبکه تروریستی و ضدایرانی «اینترنشنال» تا «حسین باستانی» از نزدیکان خاتمی و خبرنگار فراری منتسب به طیف مدعی اصلاحات. وی هر روز صبح تا قبل از ساعت هفتونیم، بولتنی برای مطالعه رئیسدولت اصلاحات آماده میکرد. بولتنی که به مرور برای هیئت دولت، رئیسمجلس و سایر چهرههای کلیدی اصلاحات هم فرستاده میشد.
و از «مرجان شیخالاسلامی آل آقا» از فعالین رسانهای جریان مدعی اصلاحات و از متهمین اصلی پرونده ۶، ۶ میلیارد یورویی پتروشیمی و متهم به مشارکت اخلال در نظام اقتصادی کشور و تحصیل مال نامشروع به مبلغ هفت میلیون دلار که سال ۹۶ از کشور متواری شد، تا کاملیا انتخابیفرد و مجتبی واحدی و فریبا داوودی مهاجر و رکسانا صابری و نفیسه کوهنورد و فرناز قاضیزاده و اکبر گنجی و ابراهیم نبوی و فرشته قاضی و رضا حقیقتنژاد و نیکآهنگ کوثر و مانا نیستانی و امید معماریان و هوشنگ اسدی و نوشابه امیری و محمد مساعد و جمشید برزگر و اردشیر امیر ارجمند و نیما راشدان و...
اینها کسانی هستند که با قلمفروشی و وطنفروشی در خدمت سرویسهای جاسوسی غربی بودند و پس از آن نقاب از چهره برداشته و از کشور متواری شده و در دامان اربابان خود مشغول پادویی و مزدوری شدند.
سادهاندیشانه است اگر تصور کنیم که ماجرا به همینجا ختم شده و دیگر خبری از دنبالههای داخلی دشمن نیست. نشان به آن نشان که وقتی هر روز صبح نگاهی به صفحات اول روزنامههای مدعی اصلاحات میاندازیم، به وضوح ردپای عملیات روانی دشمن را در آن میبینیم.
به نظر شما اینکه برخی اخبار به صورت مشترک توسط بیبی سی فارسی و اینترنشنال و صدای آمریکا و رادیوفردا و برخی رسانههای مدعی اصلاحات در داخل ایران سانسور میشود، اتفاقی و سهوی است!؟ همچنین به نظر شما آیا همصدایی رسانههای زنجیرهای در داخل با رسانههای بیگانه در ضریب دادن به اخبار سیاه و مأیوسکننده و القای بنبست در پیشبرد امور کشور، اتفاقی و تصادفی است!؟
به این نمونه توجه کنید: در سالهای گذشته طنزنویس روزنامه شرق طبق روال و بنابر هماهنگیهای صورت گرفته، مطلب تولیدی خود را در اختیار مسعود بهنود قرار میداد تا وی صبح روز بعد در ستون مرور روزنامهها در بیبی سی فارسی به آن ضریب داده و با ذکر اسم نویسنده، آن را بازنشر دهد. ظاهر قضیه این بود که مواجببگیر ملکه انگلیس در بیبیسی فارسی، هر روز صبح خودش روزنامههای داخلی ایران را مرور و سوژهها را انتخاب میکند و در این میان،
روح خبرنگاران اصلاحطلب در داخل کشور اصلا از این ماجرا خبردار نیست!
اما گاف بیبیسی، موجب شد که دم خروس بیرون بزند.
آن شب، وقتی طنزنویس روزنامه شرق مطلب خود را تحویل داد و رفت، ساعاتی بعد یکی از مدیران روزنامه، مطلب وی را به دلیل ملاحظاتی کنار گذاشت و مطلب مذکور اصلا چاپ نشد. با اینحال مسعود بهنود صبح روز بعد با این خیال که مطلب ارسال شده توسط خبرنگار اصلاحطلب به وی، در روزنامه منتشر شده است، آن را بازنشر داده و با آب و تاب به شرح آن پرداخت.
در سالهای گذشته اسنادی منتشر شد که نشان میداد برخی از خبرنگاران فعال در رسانههای اصلاحطلب با نام مستعار در رسانههای معاند فعال بوده و به نوعی به صورت نیابتی به تهیه خوراک رسانهای برای آنها اقدام میکردهاند. یکی از خبرنگارانی که پیش از آن در رسانههای مدعی اصلاحات در داخل کشور فعال بوده و مدتی بود که به رسانههای معاند پیوسته بود در یادداشتی در سایت ضدانقلاب «روزآنلاین» نوشته بود: «من در داخل ایران هم حقوق ریالی داشتم و هم حقوق دلاری، حقوق ریالی را از رسانه اصلاحطلب میگرفتم و حقوق دلاری را از فعالین جریان برانداز در خارج از کشور.»
نکته قابل توجه اینجاست که برخی رسانههای داخلی بدسابقه که بارها در نقش همکار داخلی رسانههای معاند در کارزارهای رسانهای علیه مردم ایران حضور فعال داشتهاند، از یکسو یارانه و بودجه از دولت دریافت کرده و از سوی دیگر از برخی نهادها نیز در قالب خبر و آگهی، هزینه دریافت میکنند. بر همین اساس و با توجه به کارنامه سیاه این قبیل رسانهها، خلاف انصاف و مروت و قانون است که پول بیتالمال صرف حمایت از آنان شود.
ادامه ص ۳👇