بسم الله ال حمن الرحیم
قسمت دوم:
《انتخاباتی برای تعیین دو رییس جمهور 》
■اگر به مناظره ها و برنامه های نامزدهای ریاست جمهوری دقت کنیم در مباحث داخلی از سیاسی و اقتصادی و فرهنگی اختلاف چندانی دیده نمی شود و تفاوتها در اولویت بندی یا نحوه اجرا و گاه حتی چه کسی اجرا کند است.و گاه شاهد همدلی و تایید نظرات طرفین بوده ایم.
نکته مهمتر اینکه تمام کاندیدها بر اجرای برنامه هفتم تاکید داشته نه دوباره نویسی و ریل گذاری مجدد و کوبیدن از دوباره. حتی دکتر پزشکیان به عنوان نماینده طیف اصلاح طلب بر خلاف برخی ادوار گذشته سعی در دو قطبی سازی و اپوزیسیون نمایی نکرده و و با واقع بینی خود را در دایره نظام و همکار کلیت آن نشان داده ، و اینکه درکی تجربی از کشاکشهای سالهای ۷۶ و ۸۸ و و مقاطعی بعد از ۹۲ پیدا کرده اند که کشاکش و تنشهای درون کشوری و حزبی و جریانی به جز اتلاف انرژی و منابع کشور هیچ نتیجه ای ندارد.
از سوی دیگر گذر ایران از سخت ترین شرایط و تحریمها و همینطور تلاشهای بر اندازانه و تزهای رنگی و حتی مقاطع سخت نزدیک به شروع یک جنگ و....کشور را بیمه کرده و جمهوری اسلامی از مرحله تثبیت گذشته و وارد دوران رشد میشود. که نشانه آن در فقدان شهید رییسی بروز کرد. با آنکه عملا قوه مجریه بی سکاندار بود اما هیچ خللی در اداره کشور ایجاد نشد.
از طرفی این انتخابات که طبق نظر سنجیها با استقبال قابل توجهی همراه خواهد بود عملا باعث دوری و پالایش طیفی از بر اندازان پنهان شده و چسبیده به اصلاح طلبان وطن خواه خواهد شد که بسیاری از هزینه سازی ها و تنشها ی سرمایه سوز در ایران از جانب این طیف بوده است. و واقع گرایی و حرکت در چارچوبهای قانونی نظام را نهادینه اجباری یا اختیاری خواهد کرد. باید توجه کرد که یلتسین و گورباچف و بنی صدر و ...در نظامی که مرحله ثبیت را گذرانده باشد اگر هم سر کار بیایند در چارچوبها نگه داشته خواهند شد.( آنچه ما را نکشت قوی تر میکند)
■با توجه به پیش گفته ها چندان فرقی نمی کند چه کسی ریین جمهور شود مگر با تعیین وزیر خارجه و شفاف سازی سیاست خارجیش در این مقطع ، آن هم به دور از کلی گویی و ابهام .
که حتی اگر خود رییس جمهور مناسب بود اما وزیر خارجه نا مطلوب موقعیت ، طالب مطلوب از مجلس و رای اعتمادش باشیم.
■وزیر خارجه مناسب شرایط و موقعیت کنونی ایران که سربازانش خاک عراق را از تن در دریای سرخ می شورند و وضو در ساحل مدیترانه می گیرند و افتاب سوخته صحرای غربی شده اند، هرمز و باب المندب و سوئز را تنگ گرفته اند و مشتشان را به سمت دماغ امید نیک گره کرده اند ، باید به این درک رسیده باشد که ایران جز امپراطوری چاره ای و سرنوشتی ندارد. این ژن تاریخی ایران است.
■ وزیر خارجه اش باید عمیقا دریافته باشد که ایران نه کشور معمولی بوده نه میتواند باشد . این جبر تاریخ و جغرافیاست. سراغشان نرویم سراغمان می آیند.مگر در دو جنگ بزرگ جهانی معمولی نشدیم ، پس چرا هر دو بار کشور را اشغال کردند؟؟
■ وزیر خارجه باید جغرافیای بلد باشد . اینکه چهار جهت اصلی داریم و جهان فقط غرب نیست. و وقتی میگوییم با جهان گفتگو کنیم دقیقا بگوید منظورش از جهان کجاست. آیا همان چهار و پنج کشور میشوند جهان؟؟
■ وزیر خارجه ای باشد که به طبیعت نگاه کند که حتی ضعیف ترین پرندگان هم وقتی با مهاجم و رقیبی روبرو میشوند پرهای خود را پف کرده و از هم باز میکنند تا بزرگتر و قوی تر نشان داده شوند. نه اینکه در حین مذاکرات از قدرت دشمن اصلی و دکمه همه چیز نابود کن او حرف بزند یا یکی دیگر از انبار و خزانه خالی بگوید ، کدام سرباز میگوید به دشمنش که تفنگش خرابه و فشنگ نداره؟؟
■وزیر خارجه ای که بداند جنس چوب میز مذاکرات از جنس قنداق تفنگهاست و انچه زیر میز است روی میز را میسازد. بداند وقتی ملتی از پرت کردن خودکارش دچار شعف و تحسین میشود چه انتظاری از او دارد.
■وزیر خارجه ای که خنده هایش فضای بین جمله های ِ ایران را تحریم کنیم که سلاح نخرد و ایران را تحریم کنیم که سلاح نفروشد را پر کند.
■ وزیر خارجه ای که بداند مردم میدانند که لابد لازم بوده برجامی امضا میشد اما همان مردم انتظار دارند وقتی یکی دیگر آن را پاره کرده است شهر به شهر نگردد و دنبال تقصیر خودیها انگشت بچرخاند. باور کند او یک دیپلمات است و حتی نقطه ها و کاماها یش تبعات دارد و توجه ها را جلب میکند.
■وزیر خارجه ای که ظریف ما باشد و دُرشت بیگانه ، نه بالعکس
■ وزیر خارجه ای که حافظه سه سانتر یفیوژی سعد آبادیش به جا باشد، به یاد بیاورد که چقدر در افغانستان و در عراق به امریکاییها بر علیه طالبان و صدام همکاری بی سابقه کردیم و محور شرارت شدیم.
وزیر خارجه ای که اعتماد نکند ، اعتماد نکند ، اعتماد نکند ....
https://eitaa.com/Bayynat