⭕️درآمدی بر درک اجتماعی- فلسفی از پدیده‌ شهید حججی 🔺محسن حججی، پدیده پیچیده‌ای که در روزهای اخیر ذهن و زبان ما ایرانیان را درنوردید، چگونه موجودی است؟ این ایام بیشتر نوشته‌ها و کوشش‌ها به اقتضای تاثر از شرایط، بر «شخص» شهید حججی متمرکز شده است؛ برای بررسی ژرف‌تر اما باید این شهید و رویدادهای رخ‌داده پیرامون آن را از بند احوال شخصی رها ساخته و در بستر و متنی وسیع‌تر قرار داد. پرسش اصلی این است که پدیده حججی در یک متن وسیع‌تر اجتماعی و فلسفی- نظری واجد و حامل چه معانی‌ای است؟ دو فریم و تنها دو فریم از آخرین ساعات زندگی محسن حججی، امکانی جدید فراهم آورده تا به درکی متکامل‌تر از «انسان انقلاب اسلامی» برسیم. 🔺محسن حججی انسان انقلاب اسلامی و قهرمان خمینی است؛ جنس قهرمان خمینی با دیگر قهرمان‌هایی که می‌شناسیم، متفاوت است؛ قهرمانی انسان انقلاب با قهرمان فلسفی‌ای که ارسطو در درام کلاسیک و تراژدی ترسیم می‌کند، با قهرمان تاریخی اجتماعی‌ای که از فلسفه هگل برداشت می‌شود و با قهرمان ابزوردی که کامو در افسانه سیزیف تصویر می‌کند، تفاوت بنیادینی دارد. 🔺حججی خمینی در آخرین کار فرهنگی‌اجتماعی و به تعبیری شاهکار خود توانست روایتی «منحصربه‌فرد» و «صادقانه» از مرگ و از نسبت محیرالعقول انسان انقلاب با مرگ به دست بدهد. نگاه آمیخته با بی‌تفاوتی او، این دوقاب را به موضوعی برای مدت‌ها خیره شدن بدل ساخت. 🔺پدیده‌ حججی به نمایندگی از همه حججی‌های خمینی، توانست یک حجت و استدلال روشن درباره نگرش انسان انقلاب اسلامی به مرگ اقامه کند 🔺«انسان انقلابی» و «انسان خمینی» ما را از یک «انحطاط مستمر تاریخی» نجات داد. حجت حججی به مثابه یک «انسان انقلاب اسلامی» و «انسان خامنه‌ای» اما ما را از «انحطاط متراکم اکنونی» رهایی بخشید. درست در شرایطی که در خانه عصاره فضایل ملت، نمایندگانی که یک تصویر با مستضعفان و موکلان خود ندارند، برای سلفی گرفتن با یک مقام اروپایی از سر و کول هم بالا می‌رفتند؛ در شرایطی که ریاست محترم این عصاره‌های فضایل، که از قضا کوشش ناکامش برای مصافحه با سلف سابق همین مقام مسئول اروپایی دستمایه تبسم در شبکه‌های اجتماعی شده است، این اقدام نمایندگان را به یک «سهل‌انگاری» فرو می‌کاهد، پدیده شهید حججی ما را به این واقعیت توجه داد که حقارت‌های موجود در کانون‌های اصلی قدرت در جمهوری اسلامی، مانع پیدایش این پدیده‌های باورنکردنی (رهبر انقلاب، 30/5/1396) و نافی بروز انسان/ معجزه‌های انقلاب اسلامی (رهبر انقلاب، منتشر شده در 19/5/1396) آفریده نیست. هر چند مرکزگرایی موجود همزمان با از درون‌تهی ساختن ستادهای مرکزی، به تولید نیروی گریز از مرکز بپردازد و این نیرو انسان‌های انقلاب را برای حماسه‌آفرینی، به ناچار به سرحدات و منتهی‌الیه صف‌ها گسیل می‌نماید، اما در هر شرایطی انسان انقلاب اسلامی مسیر خود برای «تغییر» را در چارچوب انقلاب اسلامی پیدا می‌کند. ✍🏻 https://eitaa.com/Bayynat