هد عمل کیفرها، لعن الهی، سرپرستی شیاطین بر آن ها، خنثی شدن کید آن ها و موارد دیگر، هر کدام، سنت هایی هستند که خداوند در حق کافران اعمال می کند که به اختصار در این بند توضیح دادیم. ۸ـ عدم لیاقت ظالمین برای رهبری انسان ها از طرف خداوند: «لا ینال عَهدِی الظّالِمینَ»؛ بقره/ ۱۲۴. در این آیه میان هادی به سوی حق و کسی که تا دیگران هدایتش نکنند راه را پیدا نمی کند فرق گذاشته و این فرق اقتضا دارد که هادی به سوی حق کسی باشد که مثل دومی محتاج به هدایت دیگران نباشد، بلکه خودش راه را پیدا کند و نیز این مقابله اقتضا می کند که دومی نیز مشخصات اولی را نداشته باشد یعنی هادی به سوی حق نباشد. پس این آیه در مقام بیان این مطلب است که عهد الهی، که همان زعامت و رهبری و امامت بر انسان هاست، به انسان های ظالم سپرده نمی شود. لذا امام باید معصوم از هر ضلالت و گناهی باشد و گرنه مهتدی به نفس نخواهد بود، بلکه محتاج به هدایت غیر خواهد بود و دیگر این که هر کس که معصوم نباشد، امام و هادی به سوی حق نخواهد بود. با این بیان روشن گردید که مراد از کلمه «ظالمین» در آیه مورد بحث، مطلق هر کسی است که ظلمی از او صادر شود، هر چند ظلمی بسیار کوچک مرتکب شده باشد. حال چه آن ظلم شرک باشد و چه معصیت، چه در همه عمرش باشد یا در ابتداء باشد و بعد توبه کرده و صالح شده باشد؛ هیچ یک از این افراد نمی توانند امام باشند. ۹ـ سنت استیصال: اگر اهل باطل چنان در کفر و انکار و فسق و فجور فرو روند که حکمت بالغه الهی بیش از این مقتضی امهال آنان و تأخیر عقوبت و عذابشان نباشد نوبت به سنت «استیصال» (ریشه کنی و براندازی) می رسد که یکی از سنن قطعی و لایتخلف الهی و قرینه سنت پیروزی نهایی در مورد اهل حق است. در بسیاری از آیات قرآنی از آدمیان خواسته می شود که در زمین بگردند؛ «سیروا فی الارض» و نیک بنگرند تا ببینند که فرجام کارهای اهل باطل چه سان بوده است، از جمله در سوره های: آل عمران/ ۱۳۷، انعام/ ۱۱، اعراف/ ۸۴ و۸۶ و۱۰۳، یونس/ ۳۹ و۷۳، یوسف/ ۱۰۹ و آیات دیگر. البته این در صورتی است که مانعی وجود نداشته باشد مانند این آیه شریفه که می فرماید: «و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم» همچنین در بسیاری از آیات شریفه دیگر، سخن از ریشه کنی و براندازی و نابودی اقوام و جوامع گناهکار و ستمگر گذشته می رود، از جمله: «ألَم یَرَوْا کَم أهلَکنا مِن قَبلِهِم مِن قَرنٍ مَکَنّا هُم فِی الأرض ما لَم نُمَکِّن لَکُم وَ أرسَلنا السَّماءَ عَلَیهِم مِدراراً و… أنشأنا مِن بَعدِهِم قَرناً آخرینَ»؛ انعام/۶. و اعراف / ۴ ، انفال/ ۵۴ ، یونس/ ۱۳ و آیات دیگر. و نیز در بسیاری از آیات، داستان دچار شدن هر یک از اقوام و جوامع سابق به عذاب استیصال، جداگانه ذکر می شود. داستان قوم نوح، قوم هود، قوم صالح، قوم لوط، قوم شعیب، فرعونیان اصحاب سبت، اصحاب رس، قوم تبع، اصحاب فیل و… و غالباً سبب هلاکت آنان نیز، که اموری از قبیل کفر، شرک، ظلم،… است، ذکر شده است. منابع: ۱ـ تفسیر المیزان. ۲ـ سنت های تاریخی در قرآن، شهید صدر. ۳ـ سنت های الهی، مسیح مهاجری. ۴ـ جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن استاد آیت الله مصباح. منبع: سایت حوزه ، مجله شمیم یاس خرداد ۱۳۸۵، شماره ۳۹ ، برشماری سنت های الهی در قرآن لینک منبع: http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3674/6126/65036/%D8%A8%D8%B1%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D9%87%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 جملات داخل آکولاد { } از بهشت دانایی است.