📚📚📚📚
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
آهنگران ميخونه :
یاد شبهایی که بسیجی میشدیم
شمع شبهای دوعیجی میشدیم.....
این مصرع آخر میدونین یعنی چی.... ؟؟؟؟
عراق تو منطقه دوعیجی بمب فسفری مینداخت فسفر با اکسیژن هوا سریع ترکیب میشه و شعله ور میشه
بچه بسیجی ها زیر بمب های فسفری گیر میکردن و فسفر به تن این بچه ها میچسبید و با هیچ وسیلهای خاموش نمیشد و آنها میسوختن ...
میسوختن...
میسوختن ....
و صبح باد ، خاکستر این بچه ها رو با خودش میبرد......
کی فهمید ؟؟؟؟
کی دلش سوخت ؟؟؟؟؟
کی میدونه کی سوخت !!!!!
کی میدونه چرا داد نزدن و سوختن. . . !!!
😔😔😔
ببخشیدشهداکه قدرندونستم...........
😥😥😥😥😥
══════°✦ ❃ ✦°══════