*﷽*
#خاطرات_سردار
عادت ما مردهاست ، غُر می زنیم وقتی لباس پوشیده دم در منتظر خانم و بچه ها هستیم. حاجی شبیه ما نبود. آماده که می شد ، می رفت آرام می نشست توی ماشین.
نمی گفت : زود باشید ، زود باشید ، من عجله دارم ، هزارتا کار دارم. نکنه تو ماشین نشستم اتفاقی برام بیفته ، کسی بیاد کسی بره. نه!
صبورانه انتظار می کشید تا همسر و فرزندانش بیایند.
وقتی هم که می آمدند یک لبخند می گذاشت کنج لب هایش و میگفت :"بفرمایید بنشینید".
#یاد_عزیزش_با_صلوات#ما_ملت_امام_حسینیم#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin