زمان جنگ بود؛ جوان ها رفته بودند جبهه، .... یه منطقه رو مین گذاری کرده بودند، باید راه باز میشد، یه عده از همون جوان ها، برای اینکه راه باز بشه، پریدند روی مین.... نترسیدند که یه وقت اگر روی مین بپرند، مریض میشن یا کشته میشن.......... دوران جنگ تموم شد، یه نفر رئیس جمهور ایران شد که از ترس اینکه نکنه یه وقت مریض بشه؛ پشت میزش نشست و حتی توی جلسه ای که باید شرکت می کرد تا امور ممکلت رو سروسامان بده، ترسید و جلسه رو شرکت نکرد...
اون روزا جوان ها ترس مرگ نداشتند و پریدند روی مین...
امروز رئیس جمهور اینقدر میترسه مبادا مریض بشه و مملکت رو رها کرده و نشسته روی صندلیش..
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin