♦️بچه زرنگ محله امروز یک خاطره جالب داشتم در صف نانوایی بودم که صحنه جالبی اتفاق افتاد نزدیک نانوایی یک مدرسه بود به یکباره زنگ مدرسه خورد و بچه ها هم مثل اجل معلق ریختند بیرون! دهه نودی ها دست دهه شصتی ها را از پشت بسته اند بعد از اینکه اکثرشون با سرویس رفتند چند نفریشون هنوز مانده بودند ظاهرا سرویسشون نیامده بود به یکباره دو نفر از بچه ها شروع به کُری خوانی و کل کل کردند! یکیشون میگفت تو بچه ننه ای اون یکی میگفت نه تو بچه ننه ای خلاصه دعواشون بالا گرفت و یکیشون که به نظر کله شق تر می آمد گفت من برای اینکه نشان دهم بزرگ شدم و ترسی ندارم همه پول توجیبمو پاره میکنم طرف مقابلش که به نظر زرنگتر می آمد گفت اگر تو این کار را بکنی من پول تو جیبمو آتیش میزنم بعد از کل کل حسابی اون کله شقتره، پولش را پاره کرد، تا نشون بده خیلی کارش درسته حالا نوبت بچه زرنگه بود اما بچه زرنگه گفت آخه احمق کی پولشو پاره میکنه این نشون میده تو بچه ای و هنوز چیزی سرت نمیشه و کلی به ریشش خندید! دیگران هم خندیدند در همین زمان، پدر اون بچه کله شقه که پولاشو پاره کرده بود از راه رسید و وقتی فهمید اقازاده اش چه حماقتی کرده، یکی زد تو سرش و گفت خاک تو سر بی شعورت کنند! بعد دیدن این ماجرا نمیدونم چرا یهویی یاد ترامپ افتادم بیچاره فکر میکرد ما هم مثل اون احمقیم اما...😇😅😉✊✊ ۱۷ مهر ۹۷