♦️با اروپای تهدید کننده اما ترسو چگونه باید برخورد کرد!؟ (پاسخ به کسانی که می گویند اگر اروپا را تهدید کنیم، به آمریکا نزدیک می شود) شاید برای هر کدام از ما عجیب باشد که بدانیم تهدید یک نوع «ارتباط» محسوب می‌شود و این واقعیتی است که «روان‌شناسان» و «زبان‌شناسان»! به آن پی برده‌اند. محققان معتقدند که وقتی کسی می‌کند؛ در واقع سعی دارد تا به نحوی خود را به طرف مقابل انتقال بدهد. اما چون ابزار ارتباطی و تعاملی کافی در اختیار نداشته و یا از اقتدار و آرامش لازم برخوردار نیست، از زبان تهدید برای ارتباط گرفتن استفاده می‌کند. هر تهدید کننده همان‌قدر که سعی در «ترساندن» طرف مقابل دارد، خودش هم «می‌ترسد!!»؛ چراکه تا نترسد و حس ترس را درک نکند نمی‌تواند بفهمد که ترس یک ابزار کنترل محسوب می‌شود. از این‌رو می‌توان هر تهدید کننده‌ای را متقابلا و درست به شیوه خودش تهدید کرد. اما باید بدانیم که این تهدید به تنهایی کافی نیست و اصلا ابزار مناسب و معقولانه‌ای برای ارتباط محسوب نمی‌شود. وقتی تهدید کننده پا را فراتر گذاشته و بیش از حد به طرف مقابل نزدیک می‌شود، باید پاسخی ، و دریافت کند و این مساله را درک کند که اگر به ناهنجاری‌های خود ادامه دهد، بدون شک اولین کسی که ضرر می‌کند خود اوست. متاسفانه آن‌هایی که از تهدید شدن می‌ترسند و یا دلشان برای فرد تهدید کننده می‌سوزد، همچنین آن‌هایی که به تعبیر عامیانه از آبروریزی می‌ترسند و از همه بدتر هنوز فرد تهدید کننده را دوست دارند، ناخودآگاه طوری رفتار می‌کنند که فرد ناهنجار جسارت بیشتری پیدا کند و آزارهای خود را استمرار ببخشد. باید به خاطر داشته باشیم که فرار از مشکلات و افراد مشکل‌ساز هیچ‌وقت راه حل مناسبی برای رسیدن به آرامش و حفظ امنیت نیست. از این‌رو، تنها کسی که می‌تواند از آبرو، عواطف و عزت نفس ما محافظت کند، خود ما هستیم. آنچه مطالعه کردید تجویزات روانشاسان در باب مواجهه با کسانی است که دیگران را تهدید می کنند، تا بترسند و خواسته های آنها را عملی کنند، حال آنکه خود هراسی دوچندان دارند! به نظر شما با توجه به آنچه گذشت، در مقام مواجهه با آمریکا و اروپایی که زبان تهدید دارند چه باید کرد!؟ آیا این تهدید نشان دهنده، ترس و نیاز شدید آنها به ارتباط با ما نیست!؟ قطعا بر اساس آنچه گذشت آنها به ما نیاز دارند، و این تهدیدات و زبان زور، نشانی است از این نیاز! حال چه باید کرد!؟ قطعا بر اساس تجویزاتی که گذشت، نباید از «تهدید» آنها «ترسید»، بلکه باید متناسب با تهدیدات آنها، زبان تهدید را گشود! نکته ای که نباید غفلت کرد اینکه اروپا، به ما نیاز دارد همانطور که به آمریکا نیاز دارد، منتها آمریکایی ها نحوه مواجهه با اروپا را به خوبی از بریتانیا یا پسرعمو های خود آموخته اند، آنها می دانند که اروپایی ها استقلال و اراده کافی برای اینکه آمریکا را تهدید کنند، ندارند، پس مجبور به عقب نشینی هستند. اما متاسفانه ما هنوز نتوانسته ایم، به صورت جدی و قاطعانه و یکصدا (همه مسئولین) اروپا را تهدید کنیم! ما باید به گونه ای آنها را بترسانیم که از «ایران» بیشتر از از «آمریکا» شود باید کاری کرد که بفهمند با ما نبودن بیشتر برایشان هزینه دارد تا با آمریکا نبودن! آنها فکر می کنند که با آمریکا باشند امن خواهند بود ما باید این حس را از آنها بگیریم. پس به کسانی که می گویند نباید اروپا را تهدید کرد، چون باعث می شود به آمریکا نزدیک شودن، باید گفت، اتفاقا برعکس! چون ما خوب و بهنگام و قاطعانه و جدی تهدید نکرده ایم، و متقابلا آمریکا آنها را خوب و جدی و بهنگام تهدید کرده است، لذا در دعوای بین ایران و آمریکا در میدان اروپا، بازی را واگذار کرده ایم! پس قرص و محکم و استوار تهدید کنید تا حریف، شما را جدی بگیرد و آنوقت نتیجه اش را ببینید! ۱۵/بهمن/۱۳۹۷ پی نوشت: اروپایی ها از 1815 یعنی کنگره وین تا کنون ذیل بریتانیا و بعد هم آمریکا به عنوان پسرعموی بریتانیا هستند. آنها در طول بیش از دویست سال هیچ وقت نتوانسته اند، مستقل از بریتانیا و بعد هم آمریکا عملی را انجام دهند!، ترس از تنبیهات جدی بریتانیا و آمریکا، همیشه آنها را در قطب اتحاد آتلانتیسیستی نگه داشته است. حتی اگر هم بخواهند، اراده لازم برای ایستادگی و مستقل عمل کردن در تعاملات سیاسی را ندارند. پس زبان تهدید جدی را خوب، می فهمند! http://fna.ir/bremy1