"گفتگوی ملی" چیست؟ شاید اصطلاحی به این "زیبایی" و "دلنشینی" و به همان اندازه چنین "گنگ" و "مبهم" تا به حال نشنیده ام! اصطلاحی "دام گونه" و "فتانه" که به شدت انسان را "قلقلک" میدهد، اما نزدیک شدن به آن همان و افتادن در دامش همان! چون دیگر نمیتوانی بگویی من طرفدار گفتگوی ملی نیستم، چرا که "خودزنی" از نوع "انتحاری" است! این روزها این اصطلاح بر زبان بسیاری جاری است کسانی که سالیانی مسئولیت داشته اند و یا اینک مسئولیت دارند و جزو نخبگان محسوب میشوند (از مهندس باهنر مسئول بگیر تا دکتر فاضلی جامعه شناس) اما به راستی مراد از گفتگوی ملی چیست؟ با چه روشی انجام می شود؟ مستقیم یا با واسطه؟ حول چه موضوعاتی؟ موضوعات را از قبل تعیین می کنند یا هر کس هر موضوعی که بخواهد وارد میکند؟ مراد از ملت چه کسانی هستند؟ همه مردم؟ یا بخشی از آنها؟ آیا در طول تاریخ کسی به یاد دارد همه مردم آنهم جامعه ای هشتاد میلیونی حول هم نشسته باشند و پیرامون یک یا چند موضوع واحد گفتگو کنند؟ حتی در "دولت_شهرهای" یونان باستان هم ما با چنین شیوه حکومت داری مواجه نبودیم، آنجا تنها "مردانِ" "بالغِ" "مالک" اجازه داشتند در محل شور و گفتگو شرکت کنند، با این حساب زنان، بچه ها و بردگان اجازه ورود نداشتند، یعنی تنها چیزی بین یک تا ده درصد جامعه دولت شهر که بسیار کوچک بودند، اجازه ورود به مجلس شور را داشتند! پس شیوه مستقیم غیر ممکن است و باید نمایندگان مردم وارد گفتگو شوند! (همین شیوه ای که الان موجود است) ضمن اینکه بالطبع در یک جامعه متکثر، مسائل جزیی، بخشی، صنفی و فرعی زیادی وجود دارد، معلمان، پرستاران، کارگران، کارمندان، دانشجویان، زنان خانه دار و شاغل، جوانان جویای کار و مسکن و ازدواج، متکدیان، نیروهای نظامی و انتظامی، فعالین محیط زیست، ان جی او های فعال و همه و همه مطالبه ای خاص، صنفی و بخشی دارند! اضافه کنیم به این مسائل تمایل یک روستا برای تبدیل شدن به یک بخش، تمایل یک بخش برای مستقل شدن و تبدیل شدن به یک شهرستان خاص، تمایل یک شهرستان به استان شدن و یک استان به جدایی و کشور جدید شدن! طبیعتا همزمان با این تمایلات، تمایلات کسانی را داریم که نمیخواهند آن روستا، بخش، شهرستان و یا استان از آنها جدا شود! تصدیق می کنید، گفتگو پیرامون همه این موضوعات و راضی کردن همه غیر ممکن و نتیجه ای جز هرج و مرج نخواهد داشت، یعنی همان چیزی که عقل سالم مخالف آن است و میگوید باید با هرج و مرج، موضوعات فرعی و حواشی سرگرم کننده برخورد کرد اینجاست که عقل میگوید موضوعات را باید به موضوعات اصلی و فرعی دسته بندی کرد، موضوعات فرعی را مسکوت گذاشت و در بین موضوعات اصلی با سنجه های اولویتی (که مثلا آن موضوع مربوط به همه یا اکثریت قریب به اتفاق مردم باشد و یا موضوعی باشد که زیربنایی، فراگیر و آینده نگر باشد و نسل های آینده را نیز مد نظر قرار دهد) مساله ها را اولویت بندی کرد! مثلا وقتی موضوع ما فتح قله دماوند باشد و هدف گذاری برای رسیدن به آن کرده باشیم، طبعا قبل از شروع کار صحبت از اینکه سرود فتح ما را چه کسی بخواند، شجریان یا تتلو، کاری است بس احمقانه! یا وقتی حرکت را آغاز کردی و به سمت قله پیش رفتی، چهار نفر احمق حجاب از سر بردارند و بر چوب نهند و آنرا با پروپاگاندای تبلیغاتی تبدیل به یک مساله "اصلی نما" کنند، بی شک متوقف کردن حرکت و یا برگشتن به عقب و معطل این مساله حقیر شدن، حماقتی دوچندان است! البته بالطبع بعد از اینکه نمایندگان ملت در سطوح سه گانه: راهبردی (خبرگان و رهبری) ملی (مجلس و دولت) محلی (شوراها و شهرداریها) به یک مساله اصلی در ساحت: راهبردی، ملی و محلی دست بیابند، باید آنرا به خوبی برای ملت تبیین کنند و از طریق صداوسیما و رسانه های دیداری و شنیداری، آنرا تبدیل به گفتمان کنند! یعنی همین شیوه ای که تا به حال داشته ایم البته شدیدا معتقدم در مرحله تبیین خوب تبیین نکرده ایم! مثلا نتوانسته ایم ابر مساله پیشرفت و مساله اصلی و نیاز حیاتی کشور یعنی اقتصاد مقاومتی را به خوبی تبیین کنیم علاوه بر اینکه معتقدم بسیاری خواسته و ناخواسته توهم "کثرت بینی" دارند و فکر میکنند، مساله آنها باید مساله اول باشد و باید صداوسیما آنرا پوشش دهد و فقدان پوشش را عاملی بر عدم "گفتگوی ملی" میدانند در حالیکه اینها همان حواشی و فرعیات "متن نما" و "اصلی نما" هستند که هدفی جز مشغول کردن در پس اصطلاحاتی پرطمطراق چون "گفتگوی ملی" ندارند! از اینرو حقیر با پیشنهاد دکتر فاضلی بسیار موافقم که ابتدا کمی پیرامون چیستی "گفتگوی ملی" که به شدت گنگ و مبهم جلوه می نماید، باید بحث و گفتگو کرد. و منتظر تعریظه دوستان عزیز به این عریضه بنده هستم. (اگر این مطلب را می پسندید برای دوستان خود مخصوصا عزیزانی که مدام بر "گفتگوی ملی" تاکید دارند ارسال کنید) لینک کانال بینش راهبردی https://eitaa.com/Mohammad_Ali_Ranjbar