استعفای سعد حریری ادامه تلاش های مذبوحانه ائتلاف ضد مقاومت
(تحلیلی پیرامون وقایع اخیر منطقه)
November 9, 2017 by محمد علی رنجبر
بعد از ترور مشکوک رفیق حریری، با تلاش های آمریکا و ایادی منطقه ای دادگاهی شکل گرفت، هدف این دادگاه متهم کردن حزب الله، جمهوری اسلامی ایران و البته مشخصا شخص سید حسن نصرالله و رهبری عزیز بود.
آنها چند نفر را هم اجیر کرده بودند تا در دادگاه علیه حزب الله و ایران شهادت دهند. در واقع سناریوی اصلی این بود که حزب الله را از تشکلی ذیل جریان مقاومت در برابر زیاده خواهی های اسرائیل (نیل تا فرات) به عنوان القاعده ای جدید برسازند (انگاره سازی) و سید حسن نصرالله را نیز بن لادنی جدید که دستش به خون رفیق حریری آغشته شده و به برادر کشی روی آورده، معرفی نمایند تا حمله همه جانبه به حزب الله را توجیه کنند!
تقریبا تمام شرایط برای اجرای سناریوی علیه ایران و حزب الله مهیا بود، که رزق لا یحتسب الهی بار دیگر به کمک جریان مقاومت آمد، ناگهان با خودسوزی بوعزیزی در تونس جنبش های منطقه دومینو وار دیکتاتورهای منطقه را نشانه گرفت. تا جاییکه این تحولات به مصر یعنی اصلی ترین کشور جهان عرب از حیث تاریخ،تمدن، موقعیت استراتژیکی و جمعیت، رسید!
مدیریت آن تحولات کار سختی بود، لذا سناریوی دادگاه ترور رفیق حریری به فراموشی سپرده شد و آنها مشغول مدیریت تحولات منطقه شدند.
به ناگاه شعارهای اسلام خواهانه مردم در تظاهرات، برای اتاق های فکر دشمنان مقاومت سناریوی تازه را جلوه گر کرد.
سناریویی که هم اسلامگرایی (بیداری اسلامی) را و هم جبهه مقاومت را نشانه گرفته بود.
از آنجا که سوریه و شخص بشار اسد تنها دولت حامی مقاومت و حزب الله بعد از جمهوری اسلامی، در منطقه به حساب می آمد، اینک فرصت خوبی بود در پس تحولات منطقه و شعارهای اسلام خواهانه و آزادی خواهانه، نظام سوریه و بشار اسد را از سر راه بردارند و عملا راه ارتباطی ایران با حزب الله را قطع کنند.
طرح این بود تا از طریق تزریق دلار به برخی مفتیان سلفی و تکفیری آنها را به دادن فتوا علیه شیعیان و علویان در منطقه، تشویق کنند!
متاسفانه عده ای از مفتیان فتواهای مورد نظر ساپورت کننده های مالی (آمریکا، اسرائیل، عربستان و…) را صادر کردند و نیروهای قتالی نیز علیه شیعیان و علویان منطقه شدند.
هدف این بود که بشار را (به عنوان واسطه ارتباط بین ایران و حزب الله) از میان بردارند. آنها تقریبا بخش های زیادی از سوریه را تحت اشغال خود در آورده بودند
البته به تدریج برخی از گروه های تکفیری حاضر در سوریه از سایرین جدا شده و طرح دولت اسلامی عراق و شام (داعش) را مطرح کردند و بخش های زیادی از شرق سوریه و عراق را در اشغال خود قرار دادند.
در این مقطع و با اعلام اینکه داعش قصد خلافت بر جهان اسلام را دارد و اقداماتی چون بریدن سر برخی از شهروندان آمریکایی و اروپایی و سایر کشورهای دیگر، در کنار اقدامات تروریستی در کشورهای اروپایی و آمریکا، آمریکایی ها متوجه شدند چه افتضاحی به بار آوردند. اینجا بود که ائتلافی علیه داعش شکل دادند.
ایران نیز مجددا از این رزق لا یحتسب الهی (رو شدن چهره تروریست ها و افتضاح آمریکایی ها) استفاده کرده و ائتلافی متشکل از ایران، روسیه، عراق، سوریه و حزب الله شکل داد (۴ به علاوه ۱)
این ائتلاف توانست جلوی پیشروی های تروریست ها را بگیرد. ضمن اینکه رزق لا یحتسب بعدی نیز شامل حالمان شد.
به یکباره در سایه تغافل اردوغان و دستگاه های اطلاعاتی اش، ارتش از زمین و هوا و دریا علیه او کودتا کرد. کودتایی بسیار بزرگ که اگر کمک اطلاعاتی ایران و فراری دادن اردوغان از مهلکه و بعد هم مشاوره به او برای کشاندن مردم به خیابان ها نبود، قطعا کودتا نافرجام نمی شد.
نجات اردوغان از دست کودتاچیان، باعث شد، او نیز عملا به ائتلاف ایران اضافه شود. با اضافه شدن اردوغان و همکاری او ائتلاف ایران توانست حلب را آزاد کند و آزادی حلب کلید فتح الفتوح های بعدی شد.
پیروزی هایی از قبیل: آزادی الانبار، بعد هم موصل و در نهایت تمامی عراق و از سوی دیگر نیز آزادی قلمون و پیشروی حزب الله در سوریه
این پیروزیها علیه گروه هایی که روزی قرار بود بشار و حزب الله و جبهه مقاومت را از بین ببرند و یا تعضیف کنند، به شدت آمریکا، اسرائیل و سعودیها را عصبانی کرد.
چونکه میلیاردها دلار خرج کردند و کلی هزینه و آبرو گذاشتند اما به قول نتانیاهو بعد از شش سال ایران از تهران تا طرطوس را در اختیار گرفت و اینک ما نه با یک حزب الله بلکه با ده ها حزب الله در عراق، سوریه، لبنان، افغانستان، پاکستان و یمن و… مواجه هستیم.
در این بین رزق های لا یحتسب دیگری نیز در اثر نصرت حق و یاری ولی خدا شامل حالمان شد.
جدایی قطر از عربستان، روی کار آمدن ترامپ و