♦️از «عزل» تا «استیضاح و طرح عدم کفایت»
(بازخوانی یک پرونده عبرت آموز)
14 اسفند سال 59 در سالگرد مرگ مصدق، دانشگاه تهران آبستن حوادث عجیبی بود. مراسمی که با سخنرانی رییس جمهور وقت و قبح شکنی و تفرقه انگیزی های گسترده ای از سوی بنی صدر و طرفدارانش همراه بود. اینرا می توان از شعارهای هنجارشکنانه در یافت شعارهایی از قبیل:
🔻چوب، چماق، شکنجه دیگر اثر ندارد
🔻حزب چماق بدستان در پیشگاه ملت، افشا باید گردد
🔻زندانی سیاسی، آزاد باید گردد
🔻مسلمان به پا خیز، حزب شده رستاخیز
🔻نصر من الله و فتح قریب، مرگ بر این حزب مردم فریب
🔻چماقدار، چماقدار مرگت فرا رسیده
🔻کیش، کیش، چماقدار
🔻مرگ بر بهشتی
🔻سردسته چماقداران بهشتی
🔻بنیصدر، بنیصدر حکم جهادم بده
🔻ما پیرو قرآنیم، ما حزب (جمهوری اسلامی) نمیخواهیم
🔻طالقانی رو کی کشته؟ بهشتی چشم درشته
علاوه ی بر این شعارها، سخنرانی بنی صدر کاملا تفرقه آمیز بود. آنهم در شرایطی که صدام از 31 شهریورماه حملاتی گسترده علیه ایران انجام داده و بخش های زیادی از کشور را تحت اشغال رژیم بعث قرار داده بود ضمن اینکه تجزیه طلبان و سایر گروه ها نیز مشغول فعالیت علیه کشور بودند. با این شعارها و سخنرانی تفرقه انگیز و زیر سوال بردن سپاه و بسیج و سایر نهادهای انقلابی از سوی سخنران، طبیعی بود که در پایان جلسه درگیری شدیدی بین طرفداران بنی صدر و مخالفین اش به وجود آید و عده ای هم زخمی شوند!
حرکات بنی صدر و طرفدارانش که در روز پنجشنبه 14 اسفند اتفاق افتاد، کافی بود تا سخنران فردای نماز جمعه تهران شمشیر را از رو بسته و هر آنچه که از دهانش بیرون می آید نثار بنی صدر و جبهه ملی و منافقین کند. کافی بود تا مثل حسن عباسی ها و رائفی پورها و بهاریون و سایرینی که فقط نوک دماغشان را می بینند و تقوای سیاسی ندارند و می گویند امام جامعه یک وظیفه دارد و ما هم یک وظیفه، دست به افشاگری علیه بنی صدر بزند و آبروی او را با خاک یکسان کند.
اما خطیب نماز جمعه 15 اسفند کسی نبود جز سید علی خامنه ای؛ کسی که یک اسلام شناس و زمانه شناس به تمام معناست. کسی که می داند شرایط کشور بسیار حساس است و نباید بر آتش تفرقه و تنازع و مباحث فشل آمیز بدمد، می داند که بنی صدر هنوز تنفیذ امام امت را دارد و باید در خفا انتقادات را بیان کرد نه در جَلوت و آشکارا
همین گونه هم می شود و ایشان علی رغم دانستن اسرار مستند زیادی علیه بنی صدر بدون اینکه افشاگری خاصی علیه او انجام دهند همه را دعوت به اتحاد و عدم تفرقه می کنند. به بخشی از سخنرانی ایشان عنایت کنید:
«به من خبر دادهاند که همان عناصر خبیثى که اجتماع دیروز را به صحنهى درگیرى بدل کردند، هم عناصر مؤمن و متّقى را کتک زدند هم به نهادهاى انقلابى و چهرههاى انقلابى اهانت کردند و خواستند خودشان را طرفدار رئیسجمهور معرفى کنند، امروز هم درصدد آن هستند که در این اجتماع معنوى و روحانى و در این صحنهى عظیم عبادت الهى، به همان خباثتها و رذالتها دست بزنند. من به عنوان بندهى کوچک خدا و برادر کوچک شما، هیچ قوّهى قهریهاى ندارم که جلو آنها را بگیرد، براى شما مردم هم تکلیفى نمىتوانم معین بکنم. اما مىتوانم حکم خدا را بگویم. در اثناء خطبه و در حال نماز سکوت و استماع واجب است و متخلف، متخلّفِ از اسلام است و پس از پایان نماز هرگونه شعار تفرقهانگیز، به سود امریکاست و هر فریادى که مردم را به هیجان بیاورد و دشمنى آنها را به جاى امریکا و عناصر مزدورش، به داخل ملت متوجه کند، فریاد شیطان است. در اثناى خطبه جز تکبیر و جز صلوات، آن هم در هنگام لازم، از حلقوم کسى صدایى نباید برآید و پس از نماز جز شعار توحید و جز شعار نفرت از امریکاى قدّار و هرچه در این مضمون باشد، نباید داده بشود. این نباید، نبایدِ رسالهى عملیه است، ضامن اجراى آن ایمان شما و دلهاى صادق و پاک شماست.» (سخنرانی رهبری در نماز جمعه 15 اسفند 59)
ادامه دارد...
✍️محمد علی رنجبر
با کانال
#بینش_راهبردی همراه باشید.
http://eitaa.com/joinchat/2579496960C994bde62e8