قطعا خانواده ای را دیده اید که تصمیم میگیرند تک فرزند باشند آنوقت برای این فرزند هر کاری می کنند و اصطلاحا لی لی به لالایش می گذارند تا مبادا ناراحت شود چون همین تک فرزند را دارند و باید حسابی هوایش را داشته باشند طبیعی است این خانواده، هم به خودش ظلم کرده هم به فرزند نازک نارنجی اش هم به جامعه ای که فردا باید برای این فرزند همه چیز را تأمین کند و کمتر از گل به او نگوید وگرنه او از این جمع های اجتماعی و آن جامعه بزرگتر لفت می دهد و دائم باید حواسمان باشد که این جناب قهر نکنند و طاقچه بالا نگذارند متاسفانه ما با گروهی مواجه هستیم که با تنگ نظری شدید، دایره انقلابی گری را مضیق می کنند و با این نگاه ضیق، در جبهه انقلاب چند نفری بیشتر نمی ماند. آنوقت توجه بیش از حد به آن چند نفر و حتی تک نفر باقی مانده دارند دعوتش می کنند تریبون میدهند هیات علمی اش می کنند حتی اوصاف زیادی در وصفش می سرایند و بعضا از فرط علاقه به او برایش داستانها از تعریف و تمجیدهای بزرگان نظام می سازند (البته این خاصیت مراد پروری و مرید سازی است) آنوقت این بچه مستعد و انقلابی با این توجهات بی وجه و بی رویه، تبدیل به نماد و اسطوره آن جریان می شود حال این بچه نازنازی فکر میکند همه باید مجیزگوی او باشند وگرنه قهر می‌کند لفت می دهد سروش مهدی نصیری و غیره از این نمونه اند افرادی مثل اکبرنژادها که روزی انقلابیون حلوا حلوایشان می کردند و و اینها با اندک تلخی روزگار قهر کرده و رفتند! متاسفانه برخی ها به خاطر توجهات بی وجه، آنقدر روحیه لطیفی گرفته اند که با اندک انتقاد و حرفی می خواهند قهر کنند حتی از ایتا بروند و عطایش را به لقایش ببخشند. مراقبشان باشیم که... لذا بیایید دایره انقلابی گری را تنگ نکنیم و افراد باقی مانده را نازنازی بار نیاریم و در عین احترام گذاشتن به نظرات یکدیگر مباحثات جدی علمی داشته باشیم محمد علی رنجبر