چرا <𝑩𝒍𝒖𝒆 𝒄𝒐𝒂𝒕>؟
_چون آخرین باری که دیدمش و باهاش رفتم بیرون من یه کت blue پوشیده بودم و اون یه شال گردن blue انداخته بود.
_چون اون موقع ساعت ۵ صبح بود ولی آسمون blue بود.
_چون با اینکه میدونستی من blue رو دوست دارم بازم برام رز قرمز گرفتی.
_چون اون موقع زمستون بودو رنگ زمستون blue عه.
_چون من نمیدونستم این آخرین باره و تو تا همیشه تو خاطره ی blue ی من موندگار شدی.
_ وچون.....غم blue عه.