بخش دوم این مبنا آنقدر کار را ساده می‌کند که دیگر به راحتی می¬توان دریافت که گاهی سطحی¬ترین موضوعات نظیر عملیات روانی علیه تیم ملی فوتبال ایران و تلاش برای شوراندن مردم علیه آن نیز تلاشی برای تضعیف امر ملی است. پنجم(روایت انتخابات): از مهم¬ترین مظاهر امر ملی، در حیاتِ انسانِ ایرانی پس از انقلاب اسلامی، مشارکت در انتخابات است. این مشارکت، قدرت¬آفرین، منزلت¬بخش و عامل استحکام در برابر تعرضات و تجاوزات است. فلذا ایجاد یأُس و ناامیدی نسبت به آن، کارویژه اصلی عاملانِ مصائب انسان ایرانی در دوران معاصر است. این عملیات تا حدی موفق بوده است و طیفی از مردم این پرسش را مطرح می¬سازند که «مشارکت در انتخابات موجب چه ارمغانی برای «من» است؟» منصفانه باید ضعف¬های جامعه سیاسی خود را پذیرا باشیم و به این درک دست یابیم که برخی سستی¬های درونی به شهرت و ترویج این شائبه دامن زده است. با این حال ذهن و اندیشه انسان ایرانی را به این پرسش دعوت می¬کنم که: «عدم مشارکت و طرد نهاد انتخابات، مزیت¬ها و دارایی¬های ما را در معرض چه مخاطراتی قرار می¬دهد؟» برای انسان ایرانی که درکی از تاریخ معاصر خود دارد پرسش اخیر به مراتب جدی¬تر و در عین حال دشوارتر است. چرا که انسان¬ کمتر به دارایی¬ها و برخورداری¬های خود توجه دارد و بیشتر فقدان¬ها و ضعف¬هایش را مد نظر قرار می¬دهد. نارسایی¬ها و ضعف¬های امروز ما که ثمره اهمال برخی رجال است انکارناپذیرند اما مایوس شدن نسبت به نهاد انتخابات در وضعیت پیچیده جهانی، همگامی و همراهی ناخواسته با اراده¬های مزاحم و استعمارگری است که ایرانیت و امر ملی را پیش¬تر به مرز اضمحلال رسانده بودند؛ اراده¬های نانجیبی که ضعف¬های امروزین ما را اسباب تشکیک در امر ملی قرار داده¬اند و ریاکارانه خود را دلسوز و همدرد با انسان ایرانی معرفی می¬کند. این دلسوزی و همدردی به میزان ابراز همدردی افسران انگلیسی با وضعیت فلاکت¬بار مردم قحطی¬زده ایران در میانه جنگ جهانی اول مضحک و تلخ است! با اهتمام به امر ملی، ایران را آنگونه که آنان اراده کرد¬ند نپسندیم. @ccri_ir