بر شانه ها‌ی اشتیاق یار، بارید بعد از هزاران سال، دل بسیار بارید از فصلهای رفته‌ی سردرگریبان در جمعه های خسته، بی دیدار بارید بغضی که پنهان از خلایق در گلو بود در لحظه های خلوت گلزار بارید آن روزها، چشم انتظار یار بودیم چشمان ما بی رویتش هر بار، بارید میثاق ما با ابرهای خیس این است وقتی که روز وصل شد تکرار، [لبخند]! ان شاالله به حرمت مادر پهلو شکسته امان بی بی دو عالم العجل 💚 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 💠به کانال چادر خاکی مادر بپیوندید👇 @CHadorhkaki 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴