🔸در مجموع شاید بتوان گفت که قاطبه قدرتهای غربی به دنبال کشاندن روسیه به جنگ با اوکراین نبودند، اما حالا که چنین شده سعی میکنند منافع این جنگ را به حداکثر، و مضرات آن را به حداقل برسانند. به همین دلیل است که از بعضی مقامات غرب میشنویم که "حمایت آمریکا از اوکراین در جنگ، بهترین سرمایهگذاری برای آمریکا ست و یک روسیه ضعیف برای آمریکا خیلی مفید است".
🔸الیته وقتی میگوییم "قاطبه غرب"، به این معنی نیست که همه آنها (از جمله در اوکراین) با هم بر سر این مسئله اتفاق نظر داشتند. در چنین مواقعی نقش مذهب و ایوانجلیکالها در محاسبات سیاسی را نمیتوان نادیده گرفت. برای مثال آن طور که این مقاله اورشلیم پست بررسی کرده [11] گروهی از مسیحیان صهیونیست، جنگ روسیه و اوکراین را "جنگ بین یاگاگ و ماگاگ" (!) و نبرد آرماگدون میدانند و شاید بتوان گفت دلیل اینکه زلنسکی چند بار اوکراین را "اسرائیل بزرگ" خواند همین باشد.
🔸جنگ در اوکراین برای آمریکا منافعی داشت؛ از جمله وابستگی کامل اروپا در حوزه امنیت و انرژی به آمریکا، و از همه مهمتر وابستگی آن به دلار مشابه آنچه که پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد.
🔸مارک میلی رییس ستاد ارتش آمریکا پیش از جنگ گفته بود که جهان دارد به سمت یک نظم سهقطبی با حضور آمریکا، چین و روسیه پیش میرود [12]. پس از جنگ نیز دیوید پترائوس رئیس اسبق CIA نیز گفت که "پوتین یک بار دیگر ناتو را باشکوه کرد" (کنایه به شعار ترامپ در انتخابات و Make America Great Again) [13]. در نتیجه جنگ یکی از رقبای آمریکا تضعیف و ناتو نیز تقویت شد.
اما آیا روسیه حق حمله نظامی با اوکراین را داشت؟!
🔸البته که نه! در حقیقت روسیه حق دارد از آمریکا به دلیل گسترش ناتو عصبانی باشد اما حق حمله به اوکراین را نداشت. اما بیایید یک بار برعکس به این مسئله نگاه کنیم و بپرسیم که غرب خودش در مواجهه با چنین موقعیتی چه میکند؟!
🔸چندی پیش وقتی که یکی از رسانههای غربی گزارش داد که چین با جزایر سلیمان (در نزدیکی استرالیا) یک قرارداد امنیتی بسته، مقامات استرالیا به شدت از این برآشفته شدند و گفتند که "این کار عبور از خط قرمز استرالیا ست و ما باید برای جنگ آماده شویم" [14]. حتی وقتی که جو بایدن در سفر به بریتانیا ابتدا به ایرلند رفت و به پایتخت آن یعنی لندن نرفت، انگلیسیها به شدت از کار او برآشفته شدند و نوشتند که بریتانیا باید در روابط خود با آمریکا تجدید نظر کند [15]. حتی خود آمریکاییها سرمایهگذاریهای چین در آمریکای جنوبی را بر نمیتابند چرا که آن را حیات خلوت خود میدانند. آمریکاییها گسترش روابط نظامی حتی بین دشمنان خود (یعنی ایران و روسیه) را به این راحتی نمیپذیرند و تا بتوانند در آن اخلال ایجاد میکنند.
در واقع آنچه که موضعگیری آمریکا را تعیین میکند منافع است نه "دموکراسی" و انتخاب مردم. نمونههای تایوان و قره باغ کوهستانی را با هم مقایسه کنید. چرا آمریکا از حق تعیین سرنوشت (self determination) در تایوان دفاع میکند و در قرهباغ کوهستانی نه؟! به همین دلیل است که آمریکا در مواجهه با رقبا و دشمنان خود تنشزایی (نه کاهش تنش) را راه ایجاد بازدارندگی میداند، تا به این وسیله یک بازی باخت- باخت در برابر آنان ایجاد کند.
🇷🇺
@Center_for_Russian_Studies