مثل تمام تحلیل ها، حرفهای داخل این تحلیل توهمات یک نویسنده هست و سندیتی برا هیچ یک از حرفها وجود نداره. برگردیم به بیست روز آخر جنگ لبنان و اسرائیل؛ جایی که ایران توسط عوامل ش از داخل مراکز تصمیم گیری ترکیه با خبر شد که اردوغان یهودی همراه با ارزوهاش به کمک نتانیاهو یهودی خواهد آمد. هدف چه بود؟ شکست قدرت بازدارندگی و محور بودن حکومت سوریه بعنوان پل مقاومت ، البته ممکنه بپرسید چرا اسرائیل خودش این کار رو نکرد؟ این ماموریت اول به اسرائیل محول شد (البته با توجه به تقسیم کار، بعدها اسراییل ماموریت رو کامل خواهد کرد) ولی اسرائیل بنا به ملاحظات جنگی که درگیرش بود، ترس از اینکه سقوط حکومت با کشتن بشار اسد تکمیل خواهد شد و این امر سبب ترسیدن رهبران عربی و عدم ملحق شدن شون به صلح آبراهام خواهد شد و در آخر بخاطر ترس از ایران، ماموریت اصلی رو به ترکیه سپرد. این کار چه سودی برای ترکیه داره؟ ترکیه با این کار هلال سنی خودش رو ایجاد خواهد کرد ، ترکیه حزب الله (منظور ساختار مشابه) سنی خودش رو بزرگتر خواهد کرد ، ترکیه به خاک خواهد رسید ، ترکیه به کل شمال سوریه خواهد رسید، ترکیه کل خطر پ ک ک رو نابود خواهد کرد ، بعد از سوریه ، ترکیه به عراق هم خواهد رسید ؛ البته نه در بحث خاک بلکه در بحث اهرم ها. در طی ۲۰ روز آخر جنگ لبنان و اسرائیل ؛ ایران تا حداکثر توان خودش به ترکیه فشار آورد که این عملیات شروع نشود ولی اردوغان باید به آرزوی دیرینه خودش یعنی فتح حلب و شمال سوریه و سودهایی که براش داشت، می‌رسید. ایران نقشه خوانی کرد و رهبر انقلاب جناب لاریجانی رو برای توصیه به بشار به آنچه که بزودی رخ خواهد داد فرستاد ، در گام دوم ؛ رهبری چراغ سبزی به رهبری حزب الله نشان داد که بخاطر اتفاقاتی بزرگتر و شرایطی جدید تر ؛ صلح رو قبول کنند. اسرائیل از موضوع باخبر بود و تن به آتش بس نمیداد چون میدونست که خروج نیروهای حزب الله از جنگ با اسراییل ، سبب گسیل این نیروها به نبرد سوریه خواهد شد ؛ اما اهرم عملیات وعده صادق ۳ ، اهرم زدن پشت سر هم تل‌آویو، اهرم جدا شدن جبهه لبنان از غزه، اهرم برگشت آرامش به شمال مناطق اشغالی ؛ برگ هایی نبودند که اسرائیل بتونه از کنارش بی خیال رد بشه و توافق آتش بس صورت گرفت‌. اما فرصت اونقدر برای ایران نبود که ساختار محور مقاومت در سوریه رو دوباره در چارچوب قبلی خودش قرار بده و ارتش همیشه سست سوریه و خسته الان ؛ نشان داد که مثل تمام سال های قبل در بزنگاهها زمین میده تا زمان بخره. به هر حال تکمیل کننده علل سقوط رو باید در چند عامل دیگه هم بدونیم ۱. جنگ روسیه که ارتش روسیه تمرکز هوایی خودش رو مثل سال های قبل در سوریه نداره و برای نبرد اوکراین منتقل کرده است. ۲. جنگ لبنان که نیروها و مستشاران حزب الله که سال ها در سوریه جنگیده بودند ؛ این بار در مقابل اسرائیل بودند. ۳‌. حملات گاه و بی گاه اسرائیل به سوریه هم سبب شده بود که ایران حضور مستشارانش رو در این کشور به حداقل برسونه. ۴. نیروهایی مدافع حرم عراقی هم به سمت کشورشون عقب نشینی کرده بودند، عزیزان فاطمیون و زینبیون هم وضعیت مشابهی داشتند و البته در اون جاهایی که این جنگ داره رخ میده هم مقرات اینها نیست. ۵. و در نهایت حمایت همه جانبه ترکیه از مسلحین تروریست همه این عوامل با پشتیبانی مستشاری ترکیه، دست در دست هم دادند که در ۷۲ ساعت ورق جنگ سوریه برگشت. برعکس جنگ قبلی سوریه که تحلیل "ائتلاف مقاومت" رو نوشتم و اجرا و عملیاتی شد . همچنین نامه ایی که به شخص رهبری دادیم که در سوریه اجرا شد ، اما من در این برهه کاری به اعزام نیرو برای این سرعت پیشروی ندارم ؛ راحت‌تر بگم ، ایران وقت دور هم قرار دادن چارچوب های جنگ قبلی رو نداره (در مدت کوتاه). من این بار میخوام از " معامله بزرگ " در این برهه جنگ حرف بزنم . با سرعت سقوط حلب و الی ادامه ... ؛ بدون شک اردوغان آخرین آرزویش یعنی خط امن و سبز امنیتی مرز با داخل سوریه رو ایجاد خواهد کرد و هدف اون زدودن خطر پ ک ک از کل طول مرز با سوریه هست. اردوغان ۲ ماه قبل، رهبری محبوس معنوی پ ک ک یعنی عبدالله اوجالان رو مجبور که به مراد قاراییلان بعنوان رهبری نظامی پ ک ک زنگ بزنه تا اوجالان از قراییلان بخواد که سلاح رو در ترکیه و سوریه بر روی زمین بگذاره که آخر صحبت هاشون ، حرف به جر و بحث تلفنی کشید شد و اونجا بود که پ ک ک فهمید اتفاقاتی در حال رخ دادن هست.