گاهی اوقات دلت میسوزد یک چیزی شبیه حس تکلیف نمیدانم از روی دلسوزی هست یا تکلیف ولی هرچه که هست سرانجامی ندارد یا دست تقدیر است که نمیگذارد یا دست قسمت... یا اصلا نمیخواهند که سرانجام داشته باشد ولی مهم این است که دلسوز بودی و کارت را انجام دادی اینکه نشده تقصیر تو یا من نیست... با این حال گذر زمان سرپوشی است بر همه چیز ولی چقدر خوب میشد اگر واقعا یک گروه بودیم و یک هدف... ای کاش رضای خدا را در نظر میگیرفتیم نه رضای خود را ای کاش یکی بود که حرفایم می فهمید... یکی مثل مرتضی...