داشتم فکر میکردم ب اون موقعی ک فیزیک 1 رو دیدم... من از زیست متنفر بودم و دوران کرونا دقیقاا علوم افتاده بود رو فصلای زیست منم هیچی نخونده بودم و حالا رسیده بود ب اخر ترم و مجبور بودم همرو بخونم و خیلی خوب هم بخونم تا بتونم ب رشته ی رویاهام یعنی ریاضی برسم... شبی ک فرداش امتحان داشتم تا ساعت دو بیدار موندم تا زیست رو تموم کنم... واقعا متنفر شده بودم از درس خوندن ولی هر لحظه ک ب رشته ریاضی فکر میکردم ی آرامشی میگرفتم... وقتی بعد از اون همه تلاش های سخت رفتم و کتاب های سال دهم رو گرفتم وقتی نگاهم ب فیزیک افتاد گفتم ایول انجامش دادیم... و ی لبخند گله گشاد اومد رو لبام.... س سال گذشت و امروز اخرین فیزیک دبیرستان رو تموم کردم تو رشته ای ک براش خون و اشک ریختم... تو رشته ای ک از لحظه ب لحظه ی بودن توش و عضوی ازش بودن حس افتخار و تعلق میکردم... جامعه ای ک میدونستم من ماله اینجام... تمام روزایی ک انلاین و حضوری فیزیک داشتیم از جلو چشام رد میشه و عجب حلوای قندی تو... سرش قطعا کلی اذیت شده‌ام ولی الان ک به همشون نگاه میکنم، ی حس دلتنگی ایجاد میشه میدونید؟! دلم میخواد همین حسو همینقدر قشنگ تو دانشگاه تجربه کنم وقتی کتابای فیزیک هالیدی و میخوام بگیرم ((: قدر حالتون رو بدونید و لذت ببرید... نزارید استرسا خرابشون کنن((: .