﷽ 🍃⃟꯭✨
ꜜ✵ پرسش و پاسخ
پرسش:
یکی از مبلغان مسیحی میگفت
چون کاتبان اناجیل به زمان حضرت عیسی نزدیک تر بودن و یا او را دیدند پس من حرف آنها را قبول میکنم و اینطور استدلال میآورد که چون قرآن صدهها بعد از حضرت عیسی نوشته شده پس حرفهای اناجیل در مورد حضرت عیسی را قبول میکنیم البته یادم هست که گفته بودید خود اناجیل هم صدهها بعد از حضرت عیسی نوشته شدند، چه پاسخی میتوان داد؟
پاسخ:
بله کشیشان در استدلالشان این را مطرح میکنند. (نمونهاش کشیش استرالیایی به اسم مار ماری عمانوئیل است) حال نقد مسئله:
۱- این کشیشان متوجه نیستند که 👈
با این شیوه استدلال تمام ادعاهای پدران کلیسا در هزار و چند صد سال گذشته را زیر پای خود له کرده و بدور انداختهاند و آن ادعای وحیانی بودن اناجیل چهارگانه و کتاب مقدس در کل است. 👉 آنها گویی معترف شدهاند که اناجیل فقط روایت افرادی است که یا شاهد حوادث بودهاند و یا از شاهدان و راویان شنیدهاند و نوشتهاند.
۲- اگر نویسندگان چهار انجیل شاهدان عینی بودند، چرا در مواردی با هم در 👈 تضاد و تناقض 👉 هستند؟
نمونههای تناقض: پاسخهای مسیح به پیلاطوس، حالت مسیح بر روی صلیب، شجره نامه مسیح، جواب مسیح به مریم مجدلیه و ادامه قصه رستاخیز ، شرح شهود تصلیب و رستاخیز ، و ...
۲- اگر راویان به صحت نوشتههای خودشان اطمینان داشتند، چرا 👈 اسم و هویت خودشان را پنهان 👉 کردهاند؟
۳- 👈
هیچ کدام از اناجیل متأخر اناجیل پیشین را قبول نداشت. 👉 مثلاً مرقس ادعا کرده است که انجیلش همان انجیل عیسی مسیح است. اگر ادعای او مورد قبول نویسندگان دیگر اناجیل میبود آنها به خودشان اجازه نمیدادند انجیل دیگری بنویسند و پدران کلیسا نیز هرگز اناجیل دیگر را قبول نمیکردند. پس نویسندگان اناجیل و پدران کلیسا نیز انجیل مرقس را بعنوان انجیل مسیح نپذیرفتند و یا حداقل می توان به جرات گفت که آن را ناقص میدانستند.
۴- ما میدانیم که
نویسندگان چهار انجیل 👈 هرگز شاهد حوادث زمان مسیح نبودند و هرگز مسیح را ندیده بودند و هرگز از مسیح و یا شاهدان عینی چیزی نشنیده بودند 👉 بلکه از زبان دیگران و متون نامعلومی مطالب متعدد و بعضاً ضد و نقیضی را شنیده و خوانده بودند و با تشخیص خودشان آنها را آنطور که صلاح میدانستند نوشتهاند.
اما هرگز نگفتهاند از چه کسی و از کدام متن اینها را نقل میکنند. یعنی کوچکترین سندی بر صحت ادعاهای خود نیاوردهاند.
۵- ظاهراً این کشیشان فکر کردهاند که موضوع قرآن هم شبیه به قصه کتاب مقدس است! آنها فاصله زمانی را معیار انتخاب خود قرار دادهاند. اما توجه ندارند که 👈 ما مسلمانان هرگز ادعا نکردهایم که قرآن کریم روایت شاهد یا شهود از داستانها و سخنان پیامبر است. بلکه میگوییم قرآن کلام مستقیم خداست. خدا نزدیکترین فرد به حوادث است. پس فاصله زمانی مفهومی ندارد. 👉
کشیشان در استدلالی که کردهاند نزدیک بودن چهار انجیل به مسیح را دلیل درستی آنها میشمارند و نوشتجاتی که در قرن دوم و بعد بوجود آمدهاند را رد میکنند. پس آنها قبول دارند که اناجیل چهارگانه فقط روایت هستند نه وحی. البته خود اناجیل هم ادعا نکردهاند که وحی از طرف خدا میباشند و لذا بزرگان مسیحی چارهای جز این استدلال ندارند.
۶- پولوس ادعا کرده است که مسیح تورات را فسخ کرد. اما خود مسیح میگوید که تورات لازم الاجرا و شرط رستگاری است. 👈 پس
چرا کشیشان مسیحی سخن مسیح را که قبل از پولوس گفته شده است (و هیچ فاصله زمانی هم با پدیده ندارد) رها کردهاند و نوشتههایی را که دهها سال بعد از مسیح تولید شدهاند و خلاف سخنان مسیح تعلیم میدهند را انتخاب کردهاند؟ 👉
ان شاء الله که این پاسخ مختصر مفید بوده باشد.
✍
استاد اسماعیل همتی
#پرسش_و_پاسخ
☜ مسیحیتشناسی تخصصی
🇵🇸 @ChristianityandBible