🔰تعلیم اسماء به آدم ابوالبشر در بیان مرحوم امام پس آدم كه مظهر تمام اسماء الهيه است وفوق تمام ملائكه، بلكه فوق تمام موجودات عالم است، و از طرفى اين بدن جسمانى نمى‌تواند مظهر اسم الهى باشد، پس معلوم مى‌شود چيزى در كار است كه فوق التجرد است، و آن نفس است كه از صُقع ربوبى است و به تمام ملائكه امر شد بر او سجده كنند و آن همان مظهر اسم جامع «اللَّه» است، كه وقتى ملائكه اعتراض كردند كه ما تسبيح و تقديس مى‌كنيم، فرمود: «إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ». [1] پس به آدم فرمود: خود را به ملائكه عرضه كن و ملائكه تا ديدند، بلافاصله گفتند: خدايا مى‌دانى كه ما نمى‌دانيم مگر آنچه شما بر ما تعليم فرموديد. معناى تعليم اين نيست كه به آدم زيادتر درس داده و به اينها كمتر درس داده بود، بلكه معناى تعليم اين است كه وجود اينها مظهريت محدودى داشته است و وجود آدمى مظهر همه اسماء الهيه بوده است. انسان مظهريت اسم اعظم الهى را داشته و اسم اعظم، جامع همه اسماء الهى مى‌باشد و تمام اسماء الهيه در او فعليت داشته؛ لذا آدم توانسته است خودش را به ملائكه عرضه بدارد تا بدانند كمالات آدم از آنان بيشتر است، هر چه همه دارند او تنها دارد. آنچه خوبان همه دارند تو تنها دارى‌ البته فقط آن آدم نبود كه مظهر همه اسماء بود، بلكه ما همه آدميم؛ و ليكن فرق ما و او اين است كه در ما اين قوه هست كه مظاهر اسماء الهى بتواند در ما فعليت پيدا كند، ولى افسوس اين قوه در حالت قوه مانده و به فعليت نرسيده است و نخواهد رسيد، در نتيجه ما نمى‌توانيم خودمان را به ملائكه عرضه بداريم و نمى‌توانيم آن اسماء الهيه را نمايان كنيم. و ليكن خوب مى‌توانيم حيوانيت را عرضه بداريم، تمام شئون حيوانيت را به طور كمال فعلى و به نحو فعليت اتمّ- از شهوت و حرص و طمع و غضب و درندگى و حقد و حسد- مى‌توانيم عرضه كنيم، ولى هيچ يك از شئون انسانى و آدمى را نمى‌توانيم عرضه كنيم. به خلاف آدم كه در او اين مظهريت تامه فعليت داشته است و توانسته است عرضه بدارد، و ملائكة اللَّه هم تا ديدند، دانستند كه آدم اشرف است و قابليت آن را دارد كه مقدّم باشد. تقریرات فلسفه ؛ حضرت امام ج۳ص۴۷ https://lib.eshia.ir/11202/3/47@DARDIJAT