تقدیم به حضرت بقیه الله الاعظم عج کاش میشد تو بیایی و به سامان برسم مثل یک مزرعه تشنه به باران برسم راه را با مژه جارو بکشم وقت ظهور تا به لطف و کرم و جودِ فراوان برسم بوی پیراهن تو رفته از این شهر بیا که من خسته ی آواره به کنعان برسم درد من درد کمی نیست فقط منتظرم تو طبیبانه بیایی و به درمان برسم در سر زلف تو پنهان شده صدها کعبه کاش من هم به همان زلف پریشان برسم دل و دین بردی و دنیا شده مانند قفس گوشه چشمی بنما تا که به رضوان برسم با تو این باغ پر از چلچله ها خواهد شد ترسم این است نیایی به زمستان برسم گرچه من نوکر نالایقم اما حتما می شود با تو به عمار و به سلمان برسم بار الها نظری کن که دم جان دادن بعد عمری به در خانه جانان برسم آخرین حرف من این است کجایی آقا تا به درگاه تو با دیده گریان برسم نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 ╭┅──===──┅╮  🌷@deldadeghann ╰┅──===──┅╯