محمود که حرکت توفنده انقلاب را با تمام وجود خود احساس می کرد ، کاملا درک کرده بود که همگامی با انقلاب اسباب و لوازمی می خواهد که شالوده آن ، خودسازی معنوی و آمادگی روحی و روانی برای میدان های سخت و دشوار است ، بنابراین از آن به بعد محمود زمین گرم و سخت حیاط منزل را بر آرمیدن بر بستر نرم و آماده ترجیح می داد . دیگر او می دانست که دیر یا زود باید تن خاکی را در حوادث سخت به محک آزمایش قرار دهد . محل استراخت محمود تکه گلیمی بود که در حیاط منزل بر سطح سیمانی آن فرش می شد و بقیه اهل منزل رختخواب خود را بر آن پهن می کردند اما او از حداقل امکانات هم خود را محروم کرده و تنها همان تکه گلیم را رختخواب خود قرار داده بود ، اومی دانست عمر کوتاه فرصت نخواهد داد که لذت زودگذر دنیا را بچشد و این دنیا را باید به اهل دنیا بسپارد ، محمود می دانست که اگر آنروز جسم و تن خاکی را به زمین داغ عادت ندهد چگونه باپیکر خونین چهره در نقاب خاک کشد و در زیر خروارها خاک آرام بگیرد و یا چگونه ضربات باطوم و لگد و مشت مأموران شاه را نحمل نماید ، چگونه با زبان روزه تحمل دستبند و پابند و چهره و فرق شکافته و خونین را بنماید
#ادامه_دارد#قسمت_چهارم
🌴کانال دلیران نخلستان 🌴
https://eitaa.com/Daliran_Naklstan