﷽ ❀ قطره آبیم ، ولی وصل به اقیانوسیم در کویریم و همه تشنه ی یک پابوسیم حرمت آخرِ زیبایی و ما آخرِ زشت پیش رویای ضریحت ، مَثَلِ کابوسیم بی تو زاغیم ، سیاه و نفس آلوده و زشت با تو اما همه زیبا ، همگی طاووسیم ثانیه ثانیه این عمر ، تلف میگردد دور ، از کرب و بلا ، چون عددی معکوسیم جز شما بر کس و ناکس بخدا رو نزدیم غیرِ تو از همه چیز و همه کس مأیوسیم حکم آزادی ما را ز قفس امضا کن پشت این میله ی نفسیم و همه محبوسیم بین دریای پر از موج بلا گم شده ایم نور ، بفرست ، که ما در طلب فانوسیم تا زمانی که ز بین الحرمینت دوریم ... ما همه ناله و آهیم ، همه افسوسیم دلخوشی نیست بدون حرم تو ، اما ... با همین روضه ی هر هفته تان مأنوسیم دست بر سینه ، سلامی بفرستیم ، ز دور اینچنین در حرمت زائر نامحسوسیم جان ما پیشکش توست ، فقط لب تر کن امر ، امر تو بُود ، ما همگی مرئوسیم ایهاالعشق ، همین لحظه گدا را دریاب ... خودم و تذکره ام ، دستِ تو را می بوسیم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•