🌻📚کانال داستان یا پند📚🌻       بنــــ﷽ــام خـــــدا * ۲۰ درصدی در دوره ای از دفاع مقدس به ادارات ابلاغ شده بود ، ۲۰ درصد از کارکنان مشغول بکار خود را برای کارهای تدارکاتی به جبهه بفرستند . فردی از این گروه شب هنگام به منطقه رسید و در یکی از چادر های تدارکات جای گرفت ، موقع خواب شد و تازه وارد هم گوشه ائی خوابید. نیروهای رزمی برای آمادگی نظامی به روال شبهای قبل نیمه شب رزم شبانه شان آغاز و بعد تیراندازی و انفجارات و... به سنگرهای فرضی دشمن هجوم آوردند و بعد اسارت گرفتن نیروها ، پیروزمندانه به طرف مقر برگشتند . این بنده خدا با وحشت زیاد از خواب پرید و پای برهنه خودش را به بیرون چادر رساند ، گمان برد که نیروهای عراقی اند و مقرر را محاصره کرده و پیش می آیند. دستانش را بالا گرفت با صدای بلند فریاد می زد ، بخدا قسم من بیست درصدیم مرا به زور آورده اند . رزمنده ها وقتی متوجه حرفهایش شده بودند .نتوانستند جلوی خنده هایشان را بگیرند . جامانده از قافله شهدا غلامعلی حاجی قربانی از سمنان* 😅 📚🌻📚🌻📚🌻 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e