✅دیباج هشتاد و دوم 🔶پیچیدن به «پروپا»ی «پروپا»گاندا 🖊علی‌رضا مکتب‌دار 📌«پروپاگاندا» را می‌توان به‌معنای انتقال نقطه‌نظری با هدف نهایی پذیرش داوطلبانه دریافت‌کننده دانست؛ به‌طوری که شخص آن نظر را از آن خود تلقی نماید. (پراتکانیس، عصر تبلیغات، ص 18) 📌در واقع، پروپاگاندا نوعی مداخله در فرایند ادراک فرد است، به‌نحوی که ذهن و ادراک او به همان سمتی که پروپاگانداکنندگان می‌خواهند، حرکت کند. و به عبارت دیگر، پروپاگاندا نوعی جنگ ادراکی و نرم است که تلاش می‌کند بدون دست‌یازیدن به ابزارهای خشن و زور و قلدری، ذهن فرد را به سمت اهداف مورد نظر خود به‌گونه‌ای سمت و سو بخشد که خودِ فرد به تحقق آن اهداف مدد رساند. 📌در نقطه مقابل پروپاگاندا، «تبلیغ» ایستاده است. تبلیغ یعنی رساندن یک پیام و سخن درست به مخاطب، در کمال صداقت و صمیمیت، همراه با امانت‌داری و آزادگذاردن او در پذیرش و یا ردّ آن. آنچه انبیاء و راهبران الهی در طول تاریخ انجام می‌دادند، تبلیغ نام دارد و آنچه زراندوزان و زورمداران برای دستیابی به منافع بیشتر و استثمار مردم به آن دست می یازیدند، پروپاگاندا. 📌مستکبران، در درازنای تاریخ، همواره تلاش کرده‌ و می‌کنند با پروپاگاندا، آینه‌ی ذهن و قلب افراد جامعه را به‌گونه‌ای جهت‌دهی کنند که به هیچ وجه قابلیت انعکاس تعالیم رهایی‌بخش پیامبران الهی را نداشته باشد. 📌و اینک در عصر رسانه، استفاده از پروپاگاندا توسط استثمارکنندگان ملت‌ها، قدرت و تنوع بیشتری یافته است اما شوربختانه در جبهه حق، تبلیغات آن‌گونه که باید و شاید، نیرومندی و گوناگونی نیافته است. 👇