✅دیباج صد و ششم
🔶
تکههای آینه
🖊
علیرضا مکتبدار
📌سیما و چهره جذاب و نورانی و پرابهت و البته نمکین، ابروان به هم پیوسته و باریک و کشیده و مژگان بلند و انبوه، چشمان درشت و سیاه و گونههای برجسته، بینی باریک و کشیده، دندانهای از هم جدا و سفید و اعضایی معتدل و ... او را شبیهترین افراد به پیامبر خدا ساخته بود. حتی صدای اذانش نیز شبیه صدای اذان پیامبر بود.
📌در میان خانواده، همه دوستش داشتند و آنانکه پیامبر را دیده و دلتنگ سیمای دلکشش بودند و یا آرزو میکردند که ای کاش میدیدنش، کافی بود نگاهی به چهره او بیندازند و پیامبر را در آینه سیمایش ببینند.
📌بزرگترین پسر حسین بود و نور دیدگانش. هرچند مادر بزرگوارش نسب به ابوسفیان میبرد، اما خون پیامبر در رگهایش جریان داشت.
📌حضور او در کاروان امام مایه دلگرمی و شادمانی همگان بود، بهویژه عمهها و خواهرها که پروانهوار، شمع وجودش را طواف میکردند و دوریاش را تاب نمیآوردند.
📣پادکست صوتی این متن را
اینجا بشنوید.
👇