✅دیباج ۱۱۲
🔶دلنوازی یا دلگدازی؟
🖊علیرضا مکتبدار
📌ما انسانهایی که وجودمان آمیخته به نقص و کاستی است، برای فرارفتن از جایگاهی که در آن هستیم، باید به انسانی که از هرگونه کاستی پیراسته و به هر چه کمال، آراسته است، چشم بدوزیم و در پی او ره بپوییم که فرمود:
(إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ).
📌فرمان به پیروی از انسان کامل، برای رشد و فرازآمدن جایگاه انسان تا مقامی برتر از فرشتگان است. کمال انسان کامل، برآمده از عناصری پاک و روشن است که راهبری فرد و جامعه به سوی کمال و سعادت را برای او امکانپذیر میسازد.
نقص و کاستی در زمین وجود انسانهای عادی، همچون گودالهایی است که هم میتواند با پساب بویناک گناه پر گردد و هم با زلالطاعت و بندگی.
📌بیتردید، نگریستن به آنکه در قله کمال ایستاده و دست خود را به دلنوازی و شفقت به سوی وجودهای ناقص، دراز کرده تا آنان را بر دامنه خرم آن کوه نشانده و یا تا نزدیکیهای قله برکشد، آن گودالهای نقص و کاستی را از آب حیات و راستی پر خواهد کرد.
📌دلنوازیِراهبر، عنصری تاثیرگذار در رهپویی رهرو است و در نقطه مقابل، دلگدازی و بیمهری او، تاثیرش در گریزان کردن رهروان جویای کمال، عمیق خواهد بود.
📌گناه و واگذاشتن معروف و رویآوری به منکر و ناپسند، به جهت تهی کردن جان از گوهر فطرت، خلأ و گودالهای هولناکی در روح انسان پدید می آورد که این خلأ را باید با دلنوازی پر کرد و نه با دلگدازی، عمیق. 👇