➖ خاطره‌ای شیرین از شهید ،طلبه‌مُخلص، روحانی وارسته و نمایندۀ امام درقرارگاه خاتم‌الانبیاء-ص (زمان جنگ) ┄──┄┄──┄──┄┄──┄ 💠 تأثیر مناجات خالصانه! 🔺 به دلیل مبارزه با رژیم پهلوی، او را به زندان انداختند. از آنجا که با شکنجه نتوانستند چیزی از زبانش بکشند؛ او را با یک فرد کمونیست و لامذهب، هم سلولش کردند. 🔹 او هم فهمیده بود عبدالله حسّاس است. تا آب یا غذا می‌آوردند، اول او می‌خورد تا عبدالله نتواند بقیۀ آن را بخورد. آن فرد نماز و قرآن خواندن عبدالله را نیز به تمسخر می‌گرفت. 🔸 در یک شب جمعه، دلش بدجوری گرفته بود. شروع کرد به خواندن دعای کمیل، تا رسید به این فراز دعا: ...فَلَئِنْ صَیَّرْتَنی لِلْعُقُوباتِ مَعَ اَعْدآئِکَ وَ جَمَعْتَ بَیْنی وَ بَیْنَ اَهْلِ بَلاَّئِکَ وَ فَرَّقْتَ بَیْنی وَ بَیْنَ اَحِبّاَّئِکَ وَ اَوْلیاَّئِکَ ... (خدایا اگر در قیامت بین من و دوستانت جدایی اندازی و بین من و دشمنانت جمع کنی، چه خواهد شد). در اینجا نتوانست دیگر خودش را نگه دارد، افتاد به سجده و بسیار گریه کرد. ▪️سرش را که بلند کرد، دید هم سلولیش نیز منقلب شده، به حالت سجده افتاده و به پهنای صورت اشک می‌ریزد! 🌴 ... و این چنین، نفسِ گرم یک ولیِ خدا، فردی به ظاهر بی‌خدا را تأثیر قرار داده و دلش را نرم کرده بود. 🆔 @Defa_Moqaddas ✔️JOIN ✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید👆👆👆