دفاع مقدس
شهید مجتبی هاشمی، فرمانده گروه چریکی فداییان اسلام بود که با آغاز جنگ تحمیلی با نیروهای خود به سوی مرزهای خوزستان شتافت و در کنار نیروهای دکتر چمران؛ فرمانده جنگهای نامنظم به مقابله با ارتش تا دندان مسلح صدام پرداخت سیدمجتبی، کاسب و مغازه‌دار بود و از قدیم در میان مغازه‌داران اعتبار خاصی داشت. او گونی گونی پول به جبهه می‌آورد تا نیازهای رزمنده‌ها را از این طریق برطرف کند. آقا سید مجتبی به جنگ‌های نامنظم اعتقاد داشت و همیشه بر این باور بود که نباید بین اجرای یک عملیات تا عملیات بعدی هشت ماه فاصله باشد و همیشه می‌گفت: “ما آن‌قدر باید حمله کنیم تا نیروهای دشمن خسته شوند. نباید به آنها فرصت بدهیم تا جان بگیرند و تجدید قوا کنند. ” نیروهای فدائیان اسلام تحت فرماندهی شهید هاشمی دائما در حال جنگیدن با دشمن بودند و بعضی مواقع در یک شب در سه محور به عملیات می‌رفتیم. به طور کلی ما هر هفته حداقل پنج بار شبیخون می‌زدیم تا نیروهای عراقی را با حملات پی‌درپی خسته کنیم. یک روز شهید چمران در دیدار با آقا سید مجتبی جلو آمد تا دست ایشان را ببوسد، شهید هاشمی به او اجازه نداد. شهید چمران به آقا سید مجتبی گفت: اگر جندی‌ شاپور (احتمالاً مقر نیروهای چمران در اهواز بوده) در دست من نبود می‌آمدم تا تو فرمانده من شوی!! ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ سخنی از شهید: مگر می‌شود به عنوان یک مسلمان متعهد به خود اجازه داد تا به سرزمین‌های اشغالی فلسطین عزیز، اسراییل غاصب همچنان بتازد و مردم محروم و آواره مسلمان فلسطین را هر روز قتل عام کند. هرگز نمی‌توانیم ساکت بشینیم در حالیکه آنها در خانه‌های خود اجازه نفس کشیدن را ندارند