💠 خاطره ای از حاج صادق آهنگران در روز عرفه
🔹 سال۱۳۶۳ مکه مکرمه
دوستان برای اجرای دعای عرفه، خیمه بسیار بزرگی در صحرای عرفات سرپا کردند زایرین آمدند و مرتب بر تعداد جمعیت افزوده می شد عصر شد وهنگام خواندن دعای با عظمت عرفه
شخصیت ها ، علما و روحانیون، پزشکان، مدیران کاروان ها و مداحان محترمی که یا به عنوان میهمان و یا به عنوان خدمه کاروان به حج مشرف شدند همه رو به کعبه و منتظر، تا به فیض استماع دعای پرفیض عرفه امام حسین علیه السلام برسند. برادر عزیز و رزمنده دفاع مقدس حاج صادق آهنگران که عراقی ها لقب بلبل خمینی به او داده بودند آمد و نشست پشت میکروفون، شروع کرد به خواندن، دقایقی مداحی کرد و حال و هوای خوش اهل عرفه را عرفانی تر کرد و سپس دعای عرفه را آغاز کرد. همه حاجیان گوش بودند به معانی و مفاهیم دعا توجه می کردند هر کسی توی حال و هوای خوش خودش بود که ناگهان اتفاقی افتاد و نگاه ها از صفحه کتاب برداشته شد و به جستجو در اطراف مشغول شد هیچ کس نمی دانست که چرا این اتفاق افتاده، خوب بی جهت هم که چنین چیزی نمی شود که یکی از عمودهای بزرگ و چوبی خیمه دقیقا عمود پشت سر مداح طوری بیفتد که دقیقا بیفتد روی سر حاج صادق آهنگران!! سر حاج صادق شکست و خون جاری شد!
دعا را یکی دیگر از برادران ادامه داد. سرعت عمل پزشکان به قدری زیاد بود که هنوز چند سطری از دعا قرائت نشده بود حاج صادق را با سر باندپیچی شده (باهاش شوخی می کردیم می گفتیم حاج شیخ صادق) آوردند و او بدون کوچک ترین تغییری دعا را تا آخر خواند.
یاد آن روزها با صفا وآن دعا و آن مکان باعظمت به خیر و نیکی باد. برای همه دوستان آرزوی حج مقبول و سعی مشکور و حوائج برآورده شده و آمرزش گناهان را از خداوند طلب می کنیم
(راوی: شیخ محمد رضا طاهریان امام جماعت و مسئول عقیدتی لشکر ویژه شهدا) در دوران جنگ تحمیلی