دفاع مقدس
📢صوت| غلامعلی کویتی پور: حسین جان آمدم ردم مکن آتشینم کرده ای سردم مکن دولت عشق حسینم جامه ی خو
حسین جان آمدم ردم مکن آتشینم کرده ای سردم مکن حسین جان بر درگهت راهی شدم که شیدایم کرده ای ترکم مکن برادر بر کوی خونین آمدم منم زینب خواهرت دوری مکن حسین جان آمده ام ردم مکن آتشینم کرده ای سردم مکن حسین جان بر درگهت راهی شدم که شیدایم کرده ای ترکم مکن برادر بر کوی خونین آمدم منم زینب خواهرت دوری مکن ره تو بر دشت خون گم کرده ام به دنبال پیکرت پنهان مکن غریبان بر کربلا راهی شدم عزیزانم کشته شد نظاره کن غم داغ آن برادر دیده ام چو زهرا ای مادرم خون گریه کن الهی داغ حسین درد آمدم به تو سامان گشته ام طردم مکن که دشمن آتش بر این مأوا زدند خدایا این صحنه را داور تو کن خدا دلداری یتیمان کرده ام به بیداد کاین غریبان یاری کن الهی بعد از حسین آن یاورم به مردن راضی شدم سردم مکن بسوزان تا که زغم عاری شوم به این مرگ حاضر شدم عارم نکن حسین جان آمده ام ردم مکن آتشینم کرده ای سردم مکن حسین جان بر درگهت راهی شدم که شیدایم کرده ای ترکم مکن برادر بر کوی خونین آمدم منم زینب خواهرت دوری مکن ره تو بر دشت خون گم کرده ام به دنبال پیکرت پنهان مکن غریبان بر کربلا جاری شدم عزیزانم کشته شد نظاره کن الهی داغ حسین درد آمدم به تو سامان گشته ام طردم مکن دولت عشق حسینم جامه ی خونین ردایم کربلایم کربلایم شعر غم اینجا سرایم کربلا این سان به سر شد عاشقی دیوانه تر شد من سری دیوانه دارم قصه ای دیگر بخوانم من امیرم من امیرم آتشم اما روانم آفرینم بر حسینم لب بخوانم تا بمیرم من شهیدم من شهیدم کربلا را چون دلیرم بر حسین یاری رجا شد پیکرم خونین به جا شد نینوا دیگر علم شد عارفی آزاده سر شد اکبرم اما جوانم مادرم بهرت بخوانم گر بمیرم گر بمیرم بر عدو غران برانم پاره پاره از جفایم دین و قرآن را لوایم سر به تیرم سر به تیرم قوم دون را من اسیرم اکبرت آماج خط شد کشته اندر راه حق شد دست و پایم چون جدا شد تیر کین بر تن رها شد دولت عشق حسینم جامه ی خونین ردایم کربلایم کربلایم شعر غم اینجا سرایم کربلا این سان به سر شد عاشقی دیوانه تر شد تشنه کامان من نمیرم کوثر جوشان ببینم بر بخوانم بر بخوانم دشت خون را من که سیرم مادرم گوید عزیزم غصه ای دیگر نبینم من که میرم من که میرم منزلی دیگر بگیرم بر مخوان دیگر برایم عاشق دین خدایم کشته آیم کشته آیم خیمه ها را در عزایم محشری از خون بپا شد پیکرم صد پاره ها شد جان من یکباره سر شد حجله ام خاک سیه شد شیعیان عالم عزا شد داورم اینجا خدا شد دین اسلام را فدایم آل طاها را جدایم لب چو خونم لب چو خونم عالمی را بر صدایم